قبا و کمربند یکی از لباسهای مرسوم در دوره قاجار بود. کمربند اهمیت بیشتری داشت و نوع و شکل خاص آن در انواع مختلف گروههای اجتماعی متفاوت بود:
«با وجود این قباهائی از پارچه زری با نقوش گل طلایی و نقرهای بافت کاشان دیده می شود که به لباس آبای کلیسا شباهت دارد. قبا تا روی زانو میرسد؛ دامن قبا آن چنان گشاد است که در جلو روی هم میآید و قسمتهای مخفی بدن را میپوشاند. هر لباسی که دارای این خصیصه نباشد جلف بنظر میآید. به همین دلیل فراک اروپائی باعث ناراحتی ایرانیان است و آنها هیچ نمیفهمند چرا با این قیمتهای نازل پارچه باز فرنگیها صرفه جویی میکنند. به همین ترتیب هم پوشیدن قبا با تکمه باز، کار ناپسندی بشمار میرود. قبا به کمک کمربند نگاه داشته میشود. کمربند عبارت است از تسمهای دراز که چند بار به دور کمر پیچیده می شود و انتهای آن را تو می گذارند. متمولین کمر خود را با شال کشمیر می بندند؛ کارمندانی که بدون واسطه با شاه تماس دارند و نظامیان کمربندی چرمی دارند که در جلو آن سگکی دیده می شود. این سگک با الماس یا جواهر دیگر ترصیع شده و اغلب قیمت آن به یک تا دو هزار تومان بالغ می شود. شاه به صاحب منصبان عالیمقام هنگامی که کار خود را آغاز می کنند قلاب کمربند هدیه می کند، و به من نیز با هدیه قلابی به قیمت سیصد تومان، افتخار بخشیده است. اصولا- شرقیها از دیرباز برای کمربند اهمیت خاصی قائل شدهاند. حتی از زمانهای بسیار قدیم کمربند مفهومی عرفانی و دینی پیدا کرده است و این نکته از مواضع مختلف زند اوستا بر میآید»1
1-یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1368، چاپ دوم، ص 117