کانون مترقی با اینکه ناشناخته بود لیکن در انتخابات پارلمانی مجلس بیست و یکم توانست اکثریت آراء را به خود اختصاص و فراکسیون نیرومندی را در مجلس تشکیل دهد که مقدمه اصلی تشکیل کابینه در آیندهای نه چندان دور بود.
در اوایل دهه 40، حزبی با عنوان کانون مترقی روی کار آمد. این حزب که با رهبری منصور روی کار آمده بود کاملاً مطیع دربار بود. با این حال علیرغم این شرایط، برخی از سران این حزب شایعاتی پیرامون این حزب مطرح کردند که حاکی از میزان وابستگی حکومت شاه به آمریکا بود:
«کانون مترقی با اینکه ناشناخته بود لیکن در انتخابات پارلمانی مجلس بیست و یکم توانست اکثریت آراء را به خود اختصاص و فراکسیون نیرومندی را در مجلس تشکیل دهد که مقدمه اصلی تشکیل کابینه در آیندهای نه چندان دور بود. در نیمههای دوم سال 1342 شایع شد که سران کانون قصد دارند با توجه و تکیه به هسته اولیه تشکیلات خود حزبی را سازمان دهند. قرار بود نام این حزب چیزی غیر از کانون مترقی باشد و اعضای آن عمدتاً کارگران و کارمندان دولت باشند. دیری نگذشت که از قول منصور نقل شد در محافل وابسته به خارجیها گفته میشود امریکاییها از تحولات داخلی ایران رضایت ندارند و احتمالاً کودتایی را سازماندهی خواهند کرد. گفته میشد احتمالاً افرادی مثل ارتشبد عبداللّه هدایت در رأس کودتا قرار خواهند گرفت. منشأ این شایعات بیاساس هر چه بود، نشان از این داشت که رجال ایرانی به آهنگ دولتهای ایالات متحده به رقص درمیآیند، آخر چگونه ممکن بود مردی مثل عبداللّه هدایت که در وفاداری وی به شاه و نیز در پیوندهای او با محافل سری بریتانیا تردیدی وجود نداشت در رأس کودتایی علیه شاه آنهم به توصیه امریکا قرار گیرد و آخر به چه دلیل باید چنین کاری را انجام میداد؟»
منبع: حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، صص 294- 295