۲
plusresetminus
اصفهان در دشت همواری قرار گرفته است که تا فرسخ‌ها در پیرامون آن امتداد دارد. مدخل شهر از میان تاکستان‌‌های محصور و باغ‌‌هایی ‌می‌گذرد که تنوع رنگ‌‌های آن‌ها به فرش‌‌های ‌‌ایرانی ‌می‌ماند.
اصفهان، کرسی و پایتخت ایران

اصفهان، در دوره قاجار یکی از زیباترین شهرهای ایران محسوب می‌شد. این موضوع متأثر از پایتخت بودن اصفهان در زمان صفویان بود که عظمت و شکوفایی این شهر را در آن دوره به همراه داشت. با این حال علیرغم فاصله گرفتن این شهر از دوره شکوه و عظمت خود، همچنان زیبایی و اهمیت خود را حفظ کرده بود:

«باغ‌ها، کاخ‌ها و عمارات کلاه فرنگی، مساجد و مدارس، بازار‌ها، پل‌‌های عالی و از همه بالاتر میدان شکوهمند شام-‌‌این‌هاست خاطراتی که در ذهن مسافری که از اصفهان دیدن کرده است باقی ‌می‌ماند؛ و ‌‌این یاد‌ها و خاطره‌ها چنان روشن و ماندگارند که با گذشت سال و ماه به آسانی تیرگی نمی‌پذیرند. اصفهان حق دارد که دیدنی و جالب نظر باشد زیرا از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی، یعنی تا زمانی که تهران جای آن را به عنوان پایتخت قلمرو محروسه شاه غصب کرد، کرسی و پایتخت ‌‌ایران بود. معهذا، اصفهان هنوز عنوان قدیمی‌خویش «نصف جهان» را حفظ کرده است، هر چند امروز نصف دیگر جهان فقط آن را به لحاظ ‌‌اینکه مرکز تجارت فرش و یا صحنه وقوع حوادث داستان حاجی بابای اصفهانی است، ‌می‌شناسند. شهر در دشت همواری قرار گرفته است که تا فرسخ‌ها در پیرامون آن امتداد دارد. مدخل شهر از میان تاکستان‌‌های محصور و باغ‌‌هایی ‌می‌گذرد که تنوع رنگ‌‌های آن‌ها به فرش‌‌های ‌‌ایرانی ‌می‌ماند. مناره‌های باریک و بلند مساجد سینه آسمان را می‌شکافد و قبه‌های فیروزه گون آن‌ها با رنگ آبی آسمان رقابت ‌می‌ورزد. درختان بید و تبریزی به‌‌این صحنه رنگ و جلال ‌می‌بخشند و منظره تپه‌های دوردست زمین‌‌های مضرس برای‌‌این تصویر دلفریب بوجود ‌می‌آورد. یکی از ویژگی‌‌های‌‌این منظره برج‌‌های کبو تر متعددی است که، به صف، در کنار جاده و در پهنه دشت قد برافراشته اند. ‌‌این کبوترخانه‌های برج آسا، که از گل و آجر ساخته شده و به آسیا‌‌های بادی شبیه هستند که پر‌‌های پروانه‌های آن‌ها شکسته باشد، مأمن و آشیانه هزاران هزار کبوتر و منبع در آمدی هنگفت برای کسانی هستند که فضولات‌‌این پرندگان را، به عنوان کود، به مزارع اطراف ‌می‌فروشند.»



منبع: آبرا‌هام والنتاین ویلیامز جکسن، سـفرنامه جکسـن (ایران در گذشته و حال) ترجمه منوچهر امی‌ری و فریدون بدر‌‌های، تهران، عل‌می‌و فرهنگی، 1385، صص 305- 306
 
https://www.cafetarikh.com/news/48926/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما