در ایـن مورد شکارچی هنر و رشادتی بروز نـداده اسـت،زیـرا کـه اوّلا در تـفحص و صید،خود زحـمتی نـمیکشد، ثانیا صید به قدری فراوان است که اگر چند تیر او خطا شود، مسلّما باز شکاری خـواهد آورد.
یکی از شکارهای مرسوم در ایران که از دیرباز بین مقامات و دولتمردان ایرانی رایج بود «شکار پره بود». شکار پره یا جرگه تا اواخر دوران پادشاهی قاجاریه هم، در ایران رواج داشته است. محمّد حـسن خـان اعتماد السلطنه در انتقاد از وضعیّت ایـن نوع شـکار در عـهد قـاجار است که میگوید: ایـن قسم شکار معمول این عصر فرنگیان است. پارکها را قوروق نگاه داشته و تقریبا شکار خانگی مـیکنند.در ایـن مورد شکارچی هنر و رشادتی بروز نـداده اسـت،زیـرا کـه اوّلا در تـفحص و صید،خود زحـمتی نـمیکشد، ثانیا صید به قدری فراوان است که اگر چند تیر او خطا شود، مسلّما باز شکاری خـواهد آورد. ایـن نـوع شکارچیان حالت همان اشخاصی را دارند که صـید حـرم مـیکنند؛ چـنانکه یـکی از بـزرگان فرنگ،خود اعتراف به این مطلب کرده،وقتی با من میگفت:وضع شکار ما مردانه نیست،بلکه زنانه است و اقوی دلیل این است که نسوان محترمه در ایـن قبیل شکارها حاضر شده،تفنگاندازی و شکارافکنی میکنند.این قسم شکار بسیار مذموم است؛نه از هنرهای مردانه شمرده میشود که مایۀ افتخار باشد،نه از آیین فتوّت و مروّت که شخصی،مشتی شـکار را در بـاغی محصور گرفتار کرده،راه فرار بر آنها ببندد و آنگاه شکار به دام افتاده را به گلوله و تیر از پا درآورد.»