استوار قاسمی خشکش زده اگر در عمرش یک بار جلوی خدا این چنین میایستاد اهل بهشت بود. او با حرکت دادن انگشتهایش از پشت سر اشاره میکرد که ساکت باشید
حوزههای علمیه، یکی از کانونهای مهم مذهبی در مبارزات علیه حکومت پهلوی بودند. گرچه در میان حوزه، افرادی نیز با گرایشات سلطنتی حضور داشتند؛ اما جو غالب در آن بر علیه حکومت بود. تا جایی که بسیاری از طلبهها از صحبت کردن یا رودرروئی با عوامل حکومت نیز ابا داشتند:
«در یکی از سفرهای همسر شاه - فرح دیبا - به شیراز، قرار بود وی به سرای مشیر بیاید و در مسیر خود از مدرسه آقاباباخان بازدید کند. مرحوم حاج شیخ به طلبهها میفرمود مبادا کسی با ملکه روبه رو شود و اگر آمدند بروید داخل حجرهها و در را روی خود ببندید. یک روز صبح دیدیم تعدادی مأمور شهربانی و امنیتی وارد مدرسه شدند و حیاط را کنترل کردند و گفتند که چند دقیقه دیگر شهبانو میآید. ما همه به داخل اتاقها رفتیم و در را روی خودمان بستیم. چند دقیقه بعد فرح و همراهانش وارد مدرسه شدند؛ چون مدرسه جزو آثار باستانی بود فرح میخواست آن را ببیند پیرمرد بازنشستهای بود به نام استوار قاسمی که آخر عمری طلبه شده بود و در مدرسه درس میخواند، اما به خاندان سلطنت علاقه داشت از شكاف در نگاه کردیم دیدیم استوار قاسمی به شکل ایست نظامی مثل مجسمه خشک شده در مقابل فرح و همراهانش ایستاده من پشت در گفتم «استوار قاسمی خشکش زده اگر در عمرش یک بار جلوی خدا این چنین میایستاد اهل بهشت بود. او با حرکت دادن انگشتهایش از پشت سر اشاره میکرد که ساکت باشید».»1
منبع: سید ابوالفضل رضوی اردکانی، خاطرات سیدابوالفضل رضوی اردکانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 33- 34