در همین ایام پیامی از واشنگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت شاه را ملاقات کنم و به او بگویم که دولت ایالات متحده آمریکا مصلحت شخص شاه و مصالح کلی ایران را در این میبیند که هرچه زودتر ایران را ترک گوید.
آمریکا تا آخرین لحظات حکومت شاه امیدوار به حفظ شاه در سلطنت بود. اما اوضاع مطابق با انتظارات این کشور پیش نرفت و تصمیم این کشور برای ادامه حضور شاه در کشور با تغییراتی مواجه شد. این تغییر سیاسی طی پیامی از واشنگتن به سولیوان مخابره شد و سولیوان مأمور ابلاغ پیام به شاه گردید.
«در همین ایام پیامی از واشنگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت شاه را ملاقات کنم و به او بگویم که دولت ایالات متحده آمریکا مصلحت شخص شاه و مصالح کلی ایران را در این میبیند که هرچه زودتر ایران را ترک گوید. تصمیم شاه به خروج از ایران قبل از وصول این پیام از طریق وسائل ارتباط جمعی منتشر شده ولی شاه رسماً آن را اعلام نکرده بود و هنوز هم تردیدهائی در این مورد وجود داشت. ابلاغ چنین پیامی از طرف سفیر یک کشور به رئیس مملکتی که در آن ماموریت دارد کار سادهای نیست، ولی در ملاقاتها و گفتگوهای من با شاه طی چند ماه اخیر بقدری مطالب عجیب و غیرعادی ردوبدل شده بود که ابلاغ این پیام هم خیلی غیرعادی بنظر نمیرسید. شنیدن این پیام هم برای شاه چیز عجیب و غیرمنتظرهای نبود. من تا آنجا که میتوانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشنگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و آرامش به پیامی که او را به ترک کشورش دعوت میکرد گوش داد و وقتی که حرفهای من تمام شد رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت "خیلی خوب. اما کجا باید بروم؟"»
منبع: ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران (خاطرات سولیوان)، تهران، نشر هفته، چاپ سوم، 1361، صص 162- 163