توسل به شیوه های رعب و وحشت یکی از گزینه اصلی پادشاهان قاجاری، برای استقرار امنیت در داخل کشور بود. گذشته از اقدامات صورت گرفته جهت کنار زدن رقبا که به تمرکز قدرت کمک می کرد، وقوع برخی تحولات مانند تغییر ساختارهای جمعیتی رخ داده در قرن نوزدهم نیز در کاهش قدرت رقبا بی تأثیر نبود . . .
ایرانیان در عصر قاجاریه آنچنان ضعیف شده بودند که نتوانستند در مقابل ارتش سراپا مجهز روسیه بایستند و سرانجام علیرغم جانفشانی ها و مقاومت بخش های زیادی از منطق شمالی ایران و از جمله گرجستان را از دست دادند. اما به غیر از قدرت روسیه، عوامل دیگری نیز در شکست ما از این کشور موثر بود. از جمله آنکه سالها پیش از آن در حمله اقامحمدخان به این سرزمین خاطرات بدی ...
اگرچه آقامحمدخان با لشکرکشی به گرجستان و قفقاز، جنایات بسیاری را انجام داد و مردم بسیاری را کشت و یا مجروح کرد، اما پس از آن روس ها نیز ظلم های بسیاری به مردم این منطقه کردند. این ظلم ها بسیار وسیع و گسترده تر از ظلم های سپاه ایران و آقامحمدخان بود و متاسفانه در تاریخ نگاری جنگ های ایران و روس عمدتا این مسئله به فراموشی سپرده می شود.
آقا محمد خان در ذیقعده 1208/خرداد 1173 بعد از چندسال جنگ با لطفعلی خان او را در کرمان محاصره کرد ولی لطفعلی موفق به فرار شد و به بم رفت اما محمدعلی خان سیستانی حاکم وقت بم با نکرانی از عواقب نگه داری وی او را به محمد خان تحویل داد و محمد خان لطفعلی را کور کرد.
شاه تازه به قدرت رسیده ایران هنوز به میدان نبرد نرسیده بود که کاترین کبیر درگذشت و تزار جدید که یارای مقابله با او را نمیدید دستور عقب نشینی داد.آقامحمد خان قفقاز را به راحتی پسگرفت اما هراکلیوس حاکم گرجستان حاکمیت او را نپذیرفت و این مقدمه یک فاجعه فراموش نشدنی در تاریخ گرجستان شد.