از زمان حکومت پهلوی اول و با توجه به اهمیت سیاست گفتمان سازی فکری و هویتی ایران در قالب برنامه های مدرنیزاسیون رضاشاه، سازمان پروش افکار تاسیس گردید. سازمانی که بیش از آنکه کارکردی هنری داشته باشد کارکردی سیاسی داشت
شخیصت امیر اسدالله علم را باید به حق یکی از بدنام ترین چهره های تاریخ معاصر ایران دانست. اسدالله علم که به قول مرحوم دکتر مصدق «جد اندر جد جاسوس انگلیس بود» طبق سنت خانوادگی از اوان جوانی به خدمت سازمان اینتلیجنس سرویس بریتانیا درآمد و تا آخرین نفس از خدمت به بیگانگان، وطن فروشی، هرزگی و مال اندوزی دست نکشید.
میرزادی عشقی از جمله شعرای به نامی بود که دغدغه آزادی و عدالت داشت. شعر و یادداشت های او در خدمت مردم و جامعه بود. او منتقدی بود که بی پروا سخن می گفت. همچنان که حتی در نقد فرد قلدر مثل رضاخان نیز صریح می نوشت و می گفت. همین روحیه نیز سبب شد که منتقدینش نتوانستند، زبان او را برتابند. همچنان که در نقطه مقابل، مردم او را بسیار دوست داشتند . . .
نگاه حکومت پهلوی اول به مسئله کشف حجاب بسیار سطحی بود. به گونه ای که آنان علاج دردهای کشور را در کشف حجاب می دانستند. در واقع رضاشاه و نخبگان اطراف او به یکی از شاخص های ظاهری فرهنگ اروپا به مثابه یک اصل بنیادین در تحول غرب می نگریستند و از این رو بر اجرای آن بسیار مصر بودند . . .
اگرچه رضاخان در آغاز سعی داشت با محدود نمودن فعالیت تیمورتاش به امور حزبی، آن را همچنان در راستای منافع رژیم خود سازماندهی نماید، اما به دلیل تعلق خاطر گردانندگان حزب به وزیر دربار شاه همواره از این هراس داشت که مبادا احزاب به پایگاه قدرت تیمورتاش و عمال تهدید کننده سلطنت تبدیل شود، لذا تصمیم به انحلال آن گرفت.
شخیصت امیر اسدالله علم را باید به حق یکی از بدنام ترین چهره های تاریخ معاصر ایران دانست. اسدالله علم که به قول مرحوم دکتر مصدق «جد اندر جد جاسوس انگلیس بود» طبق سنت خانوادگی از اوان جوانی به خدمت سازمان اینتلیجنس سرویس بریتانیا درآمد و تا آخرین نفس از خدمت به بیگانگان، وطن فروشی، هرزگی و مال اندوزی دست نکشید.
از زمان حکومت پهلوی اول و با توجه به اهمیت سیاست گفتمان سازی فکری و هویتی ایران در قالب برنامه های مدرنیزاسیون رضاشاه، سازمان پروش افکار تاسیس گردید. سازمانی که بیش از آنکه کارکردی هنری داشته باشد کارکردی سیاسی داشت
میرزادی عشقی از جمله شعرای به نامی بود که دغدغه آزادی و عدالت داشت. شعر و یادداشت های او در خدمت مردم و جامعه بود. او منتقدی بود که بی پروا سخن می گفت. همچنان که حتی در نقد فرد قلدر مثل رضاخان نیز صریح می نوشت و می گفت. همین روحیه نیز سبب شد که منتقدینش نتوانستند، زبان او را برتابند. همچنان که در نقطه مقابل، مردم او را بسیار دوست داشتند . . .
کینه رضاشاه از مدرس آنقدر بود که به تدریج به این نتیجه رسید او را باید حذف کند؛ بنابراین ابتدا کاری کرد که او نتواند نمایند مجلس شود؛ این کار دشوار نبود و با تقلب در انتخابات ممکن شد. پس از آن او را همچون بسیاری از مخالفین دیگر بازداشت و روانه زندان کردند و در نهایت نیز او را به قتل رساندند. اما پیش از همه اینها و در زمانه¬ ای که رضا پهلوی تازه شاه ...
به قدرت رسیدن و پادشاهی رضاخان و حرکت او از رضاخانی به رضاشاهی پر از حیله و نیزنگ بود. اول از همه اینکه نیروهای مورد نظرشان را که موافق سلطنت رضاخان بودند، به نمایندگی مجلس انتخاب کردند. به عبارتی با تقلب آنان را وارد مجلس کردند. بدین ترتیب تعداد مخالفان بسیار بسیار بیشتر از مخالفین بود. اما برای اینکه باز هم مخالفین نتوانند تاثیرگذار باشند، با حیله ...
رضاشاه پیش از اینکه با تغییر سلطنت در ایران قدرت را بدست گیرد، سودای جمهوری خواهی در سر داشت. همچنان که برای سلطنتش، با تقلب و تجمیع نیروها به خواسته های خود رسید، برای جمهوری خواهی نیز از حمایت نیروهای خود استفاده می کرد. بخشی از حمایت ها از جمهوری خواهی رضاشاهی در نوشته ها و تبلیغات روزنامه های آن عصر بازتاب می یافت . . .