سلسله قاجار آغاز انحطاط ایران بود. حکومتی که در آن اقتدار شاه در لباس و قامت استبداد وجود داشت، اما از این اقتدار چیزی به مردم و جامعه نمی رسید. شاه در مقام اسم بسیار از القاب را دارا بود، اما در عرصه عمل نه . . .
شاهان قاجار زنان زیادی داشتند. قطعا نگاهداری، تفریحات و غذاخوری اینها هر یک فرهنگ خاصی داشت. به عبارتی دیگر دربار عریض و طویل قاجار سبک زندگی خاص خود را داشت. در زیر نوع تهیه غذا برای همسران شاهان قاجار و به طور خاص ناصرالدین شاه به تصویر کشیده می شود . . .
یکی از اسناد، نامه شخصی امیرکبیر به ناصرالدین شاه قاجار در سال 1267 قمری است که در آن به صراحت عنوان شده «با امروز و فردا کردن و طفره رفتن کار سلطنت پیش نمیرود».
از افطار تا سحرگاه چهار نوبت خوردنی میخوردند از این قرار: «پیشافطاری» که عبارت بود از میوههای فصل و انواع پالوده و انگشتپیچ و غیره؛ «افطار» که از انواع آش و کوفته و کوکو و شامی و شیربرنج و فرنی و لرزانک و یخدربهشت تشکیل مییافت؛ «شبچره» که نیمهشب صرف میشد و زولبیا و بامیه و پشمک از لوازم آن بود و سرانجام «سحری» که بیشتر چند نوع پلو و چلو و خورشهای ...
چنان که معیرالممالک روایت کرده، برخی از این زنان هنرمند در نهایت «به عقد شاه درمیآمدند و پس از چندی مادر شاهزادهای میشدند.» بعضی از آنان هم که مزدوج بودند، «شاه طلاقشان را میگرفت» و به عقد یکی از امرای دربار خود درمیآورد. این رسم در عصر ناصری هم رواج داشت و ناصرالدینشاه نیز نوازندگانی را که مقبول طبع او بودند به عقد خود درمیآورد.