روز ۲۵ تیر ۱۲۸۸ مشروطهخواهان و فاتحان تهران، محمد علی شاه قاجار، عامل استبداد صغیر را از سلطنت عزل کردند. در پی به توپ بسته شدن مجلس در ۲ تیر سال ۱۲۸۷ هجری شمسی و بازداشت و سرکوب رهبران و فعالان نهضت مشروطه عمر کوتاه نظام مشروطیت ایران پایان یافت و استبداد صغیر آغاز شد.
مشروطه خواهان که اعتمادی به محمدعلی شاه نداشتند برای تقویت خود و تضعیف دستگاه استبدادی محمدعلی شاه تصمیم گرفتند از وجود سالار الدوله در برابر محمدعلی شاه استفاده نمایند. اما سالار الدولله با برآورده نشدن خواسته هایش به یکی از دشمنان سرسخت مشروطه تبدیل شد . . .
تاریخ مشروطه ایران بیانگر آن است که بسیاری از مصائب و مشکلاتی که می توانست از طریق گفتگو و رایزنی و توافق حل شود، بر زمین ماند و از همین رو به جای تعامل، خشونت جایگزین شد. این رفتار در دو سوی موافقین و مخالفین جنبش مشروطه و به عبارتی دیگر در هر دو گروه سلطنت طلب و مشروطه خواه دیده می شود. به عنوان مثال . . .
شبهه مهمی که در باره شیخ فضل الله مطرح شده است و همچنان نیز در این باره طرح بحث می شود، همراهی و همکاری او با محمدعلی شاه و تلاش برای تداوم قدرت اوست. بنابراین برای رفع این مسئله باید به سوالی مهم پاسخ دهیم . . .
توسل به شیوه های رعب و وحشت یکی از گزینه اصلی پادشاهان قاجاری، برای استقرار امنیت در داخل کشور بود. گذشته از اقدامات صورت گرفته جهت کنار زدن رقبا که به تمرکز قدرت کمک می کرد، وقوع برخی تحولات مانند تغییر ساختارهای جمعیتی رخ داده در قرن نوزدهم نیز در کاهش قدرت رقبا بی تأثیر نبود . . .
بسیاری تلاش می کنند تا با بیان این نکته که سفارت انگلستان تمایل به پناه دادن به شیخ فضل الله نوری داشته است، او را شخصیتی معرفی کنند که با حمایت از استبداد محمدعلی شاه، منافع روسیه در ایران را تامین می کند. اما واقعیت چیزی غیر از این است. شیخ فضل الله نه طرفدار محمدعلی شاه بوده و نه طرفدار روسیه. جرج چرچیل (مدیر اداره ی شرقی سفارت انگلیس در عصر مشروطه) ...
نامه پنج روحانی متحصن به محمدعلی شاه و بیان اهداف خود از تحصن مبنی بر اعاده مشروطیت و قانون اساسی ، ممانعت از ریختن خون مسلمانان اعم از قزاق ، توپچی و مجاهد ، هشدار در مورد وضعیت رو به زوال کشور
تصویر ذیل خدیجه خانم (معروف به پرنسس دختر محمدعلی شاه قاجار ) در سنین جوانی بهنگام تبعید در بندر اودسای روسیه را نشان می دهد. محمدعلی شاه پادشاه مستبد قاجاریه و دشمن شماره یک مشورطه بعد از فتح تهران توسط مشروطه خواهان، به همراه خانواده خود به روسیه تبعید شد.
محمد علی شاه قاجار از 28 دی 1285 تا 22 تیر 1288 پادشاه ایران بود. وی برخلاف جد مادری خود امیرکبیر، بسیار قشری، خرافه پرست، مستبد، زورگو و کم ظرفیت بود. در جوانی شاهد اقتدار و نفوذ روسیه تزاری بود و بدین جهت از روس ها بسیار حساب می برد.
محمدعلی شاه به علت علاقه مفرطی که به پسر سیزده ساله خود داشت راضی به تسلیم او نبود و میگفت که او باید تا حد بلوغ با من باشد و اگر این کار ممکن نیست پسر دیگرم محمدحسن میرزا را انتخاب نمایند. اما آزادیخواهان حاضر نبودند پادشاهشان در خارج تربیت شود. احمدشاه نیز متقابلا به پدر و مادر علاقه داشت و حاضر به جدایی از آن دو نبود.
در پی اقدام محمدعلیشاه در 14 خرداد 1287ش که ظاهراً به علت گرمی هوا ارگ دولتی را ترک کرده و به باغشاه رفته بود، بر همگان روشن شد که وی برای اجرای تصمیم خود آماده شده است.