از 17 شهریور 1357 به بعد، تعداد حوادث سیاسی رخ داده به حدی زیاد بود که دیگر تصور آرامش در شهرهای ایران، تصوری دور و غیرقابل باور بود. طی آن روزها و ماهها، چندین حادثه سیاسی دیگر نیز رخ داد که بر شتاب گرفتن تحولات تاثیر زیادی داشت.
روش تبلیغات احزاب پهلوی کاملاً خارج از فرآیند قانونی قرار داشت. به عبارتی احزاب به جای آنکه از طریق روشهای قانونی در پی جلب آرا مردمی باشند، به طرق دیگر این روند را طی میکردند. برای تبیین بیشتر این موضوع میتوان نحوه تبلیغات حزب ایران نوین را مشاهده کرد.
بعد از پایان غائله آذربایجان و نقش اساسی قوامالسلطنه، محمدرضا شاه تلاش نمود از نخستوزیرانی مطیع و تابع استفاده کند، زیرا وجود نخستوزیرانی چون قوام السلطنه ضمن به نمایش گذاردن ضعف شاه، تبعتی از اوامر و سیاستهای شاه نیز نداشتند. با این حال او با انتخاب رزم آرا هم دچار مخاطراتی شد.
بعد از آنکه سیاستهای ضداسلامی و ضدروحانیت رضاشاه آغاز شد، بسیاری از علما به مخالفت با او پرداختند. مخالفت با رضاشاه در حالی صورت گرفت که رضاشاه فضای رعب و وحشتآوری ایجاد کرده بود. از این رو بسیاری از روحانیون میدانستند فرجام مخالفتهایشان چه خواهد بود. با این حال بسیاری از آنان به مبارزه پرداختند و متحمل شکنجههای زیادی شدند.
سیستم قضایی حکومت پهلوی گرچه نحوه محاکم تخطیکاران را مشخص کرده بود؛ اما عملاً محاکمه افراد بدون هیچ ضابطه قانونمندی انجام میشد. چنانچه در برخی از محاکمات افرادی بیگناه به راحتی کشته میشدند و افراد به ظاهر تخطیکار نیز بدون رسیدگی به جرم خود، به راحتی مجازات میشدند.
بعد از بحران نفت در سالهای نخست دهه ۱۹۷۰، بسیاری از کشورهای صنعتی به انرژی اتمی هجوم بردند. در آن زمان نه تنها تولید اورانیوم کافی به نظر نمیرسید بلکه گنجایش کارخانههای غنیسازی اورانیوم هم محدود بود و تنها آمریکا و تا حدی هم شوروی، خدمات غنی کردن اورانیوم را میفروختند.
رضاشاه اقدامات سیاسی و اقتصادی خود را با عنوان نوسازی ایران آغاز نمود. او برای پیشبرد این هدف، مذهب و سنت را مورد تهاجم قرار داد و بر این باور بود که با دور شدن از انگارههای سنتی و مذهبی میتوان به توسعه و پیشرفت رسید.
استبداد حکومتی باعث شده بود تا بسیاری از نزدیکان رضا شاه نیز علیرغم خوش خدمتی به شاه و حکومت، در مواقعی قدرت رویارویی با او را نداشته باشند. چنانچه بسیاری از فرماندهان برجسته نظامی نیز در مواقعی دچار این ترس و لرز میشدند
در سال 57 و قبل از پیروزی انقلاب، فضایی از آزادیهای سیاسی در ایران به وجود آمد که از آن با عنوان نوزایی آزادیهای سیاسی نیز یاد شده است. مطابق با این شرایط مردم آزادیهای زیادی به دست آوردند و میتوانستند به راحتی راجعبه هر موضوع سیاسی صحبت یا انتقاد کنند. البته این آزادی، بخشی از حربه سیاسی حکومت برای آرام کردن مخالفان بود. حربهای که در نهایت به ...
بازار یکی از محافل مهم مخالفان حکومت پهلوی محسوب میشد. بطوری که هر چه به انقلاب نزدیک میشویم قدرت آن به عنوان یک جریان در کنار روحانیت افزایش مییابد. در واقع بتدریج بسیاری از جوانان مذهبی دست به فعالیتهای گسترده زدند و بازار نقش پررنگتر و انقلابیتری ایفا کرد.
تقلبات انتخاباتی در مجالس دوره رضاشاه و دهه 1320 باعث شده بود تا بسیاری از طرحهای و لوایح موردنظر برخی از نمایندگان بیطرف با مشکل عدم تصویب روبرو گردد. چرا که بسیاری از نمایندگان از حامیان سیاست خارجی به خصوص انگلیس بودند و مانع از تصویب طرحهای که به نفع این کشور بود، میشدند. این نگرانی را میتوان در خاطرات دکتر مصدق پیرامون نخستوزیری سیدضیا مشاهده ...
روند صعودی رشد رضاخان در مسیر کسب قدرت سیاسی علاوه بر اینکه بر حمایت انگلستان متکی بود، محصول فعالیت ایجابی و یا سلبی نهادهایی چون مجلس، ارتش، مطبوعات و ... نیز بود.
به زعم برخی از تحلیلگران، شاه درصدد بود با دستگیری برخی از افراد خود که به فساد اخلاقی- سیاسی و اقتصادی مشهور بودند، اعتماد مخالفان را به خود جلب کند؛ اما این اقدام شاه فارغ از آنکه در واقعیت متأثر از چه چیزی بود، در ظاهر تنها یک نمایش سیاسی بود که در نهایت به ضرر خود او تمام شد.
یکی از عوامل مهم در تشدید فعالیتهای صهیونیسم در ایران، اقدامات ارتش انگلیس در زمینهسازی برای مأموران صهیونیستی بود. این کشور که خود مهمترین پشتیبان در اعلام موجودیت اسرائیل بود، در طول دوران استعماری خود در ایران، تلاشهای زیادی برای ارتقای جایگاه صهیونیسم در ایران نمود
جشن و پایکوبی و دعوت از افراد سرشناس خارجی، یکی از کارهایی بود که شاه معمولاً در افتتاح پروژهها و یا طرحهای اقتصادی و سیاسی خود بسیار از آن بهره میگرفت. درواقع این جشنها که با تشریفات و هزینههای بالا همراه بود، یکی از روشهای شاه برای ظاهرسازی و جلب نظر مساعد کشورهای خارجی نسبت به خود بود.
نمایش و یا تظاهر به اقدامات بزرگ و مردمی، یکی از شگردهای سیاسی حکومت پهلوی برای جلب توجه محافل داخلی و خارجی به خصوص کشورهای غربی بود. چنانچه ظاهر بسیاری از آن اقدامات با رنگ و لعاب زیبا و جذابی آغشته بود، اما واقعیت ماجرا پر از نقص و ایراد بود.
میزان استقلال مسئولان سیاسی حکومت پهلوی بسیار ناچیز بود و حتی میتوان گفت بسیاری از آنان فاقد استقلال در تصمیمگیری بودند. چرا که هر تصمیمی در نهایت باید به تأیید شاه میرسید.
محمدرضا پهلوی بعد از آنکه به حکومت رسید، به مانند پدرش روش دیکتاتوری را برگزید. این روش گرچه بعد از کودتای 28 مرداد تشدید شد و عوامل متعددی همچون حمایت کشورهای غربی در آن موثر بود، اما متاثر از دوران کودکی محمدرضا نیز بود.
در نزد مورخان و حافظه تاریخی ملت ایران، خاندان زاهدی، خانواده نام آشنایی هستند که با ایفای نقش موثر در کودتای 28 مرداد 1332، خدمات ویژه ای به خاندان پهلوی نمودند و بعد از پیروزی کودتا نیز محمدرضاشاه به پاس خدمات این خاندان، فضل الله زاهدی را به عنوان نخست وزیر انتخاب و پسرش اردشیر زاهدی را به حلقه اول دربار راه داد و با موافقت با ازداواج وی با شهناز،...
اگرچه مصدق بعدها در جریان محاکمهاش در دادگاه نظامی، این دادگاه را صالح به رسیدگی به اعمال نخستوزیر نمیداند و مرجع واقعی رسیدگی را مجلس ملّی و سنا و نیز دیوان عالی کشور میداند، امّا از اصل محاکمه خشنود به نظر میرسد و آن را برای بیان اثبات مظلومیت خود و حقانیت عملکرد دولتش مفید ارزیابی میکند.