محمدرضاشاه نیز همانند پدرش هیچ نوع انعطاف پذیری برای اقدامات و انجام تغییرات در ساخت قدرت بسته سیاسی خود که مشارکت و انتقاد پذیری را تشویق و ترغیب کند، نداشت. محمدرضاشاه به جای توجه به قانون و ایجاد موقعیت مناسب برای فعالیت نهادهای مشارکت قانونی با استفاده از ابزارهای غیرقانونی سرکوب، سعی می کرد بر این مملکت حکم براند.
اما از بعدازظهر روز 21 بهمنماه، در خیابان جام جم، از میدان ونک تا محمودیه جوانان انقلابی همراه کارکنان رادیو و تلویزیون ملی، که در اعتصاب به سر میبردند، زنجیره انسانی تشکیل دادند و تا اواسط روز 22 بهمنماه همانجا ماندند. در این میان، ارتش نیز با چند تانک و نفربر به مردم انقلابی پیوست و به نشانه پیروزی تیر هوایی شلیک کرد.
تگاه حکومت پهلوی عامل هر گونه ثبات سیاسی را در عوامل خارجی تعریف میکرد. به زعم دولتمردان پهلوی، عامل تمام اغتشاشات و بیثباتیهای داخلی در کشورهای خاورمیانه، رشد گروههای چپگرا و تقویت پان عربیسم بود. این در حالی بود که وجود حکومتهای دیکتاتور، نقش به مراتب بیشتری در بروز بیثباتیهای داخلی کشور اعم از ایران داشت.
فرانسه نیز مانند بسیاری از کشورهای غربی، تحولات سیاسی ایران را با دقت هر چه تمامتر زیر نظر قرار داده و براساس آن متوجه جدی بودن بحران سیاسی حکومت پهلوی شده بود؛ چنانکه در کنفرانس گوادلوپ که با حضور رهبران آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه تشکیل شد، ژیسکار دستن نسبت به سایر رهبران تأکید بیشتری بر اضمحلال قدرت پهلوی در ایران داشت.
نگرانی و خشم مردم لحظهبهلحظه افزایش مییافت. درگیریها شروع شد و با گذشت چند ساعت، شدت گرفت. در این درگیریها، دهها تن به خاک و خون کشیده شدند و شُعارها با فریادهای بغضآلود تکرار میشد: «وای به حالت بختیار، اگر خمینی دیر بیاد»، «اگر خمینی دیر بیاد، مسلسلها بیرون میاد».
با ردّ اقدامات بختیار توسط مردم انقلابی، وی عملا در مقابل ملتی قرار گرفت که رژیم گذشته را نمیخواست؛ چراکه بختیار میخواست حافظ وضع موجود باشد و غرب نیز همه امید خود را به او بسته بود.
باوجود اهمیت بازار در اقتصاد و سیاست ایران، متاسفانه سفارت آمریکا در ایران رابطه درخور توجهی با بازار و بازاریان نداشت، در حالیکه در گذشته ارتباطات نزدیکی بین آمریکائیها و بازاریان وجود داشته است....
شاه همواره مدعی بود که با اسرائیل رابطه چندانی ندارد و منکر هرگونه مبادله سیاسی، نظامی و اقتصادی با این کشور بود. اما روابط نظامی گسترده یکی از پایههای اصلی روابط فیمابین دو رژیم بود.
براساس اسناد موجود، در سالهای پس از جنگ دوم جهانی کمپانیهای معظم نفتی ایالات متحده آمریکا و مجتمع نفتی رویال داچ شل از انحصار نفت ایران توسط شرکت نفت انگلیس خشنود نبودند و به تسخیر این گنجینه با ارزش چشم طمع داشتند....
رضاشاه در ظاهر به بسیاری از مظاهر حکومت مشروطه وفادار ماند و هیچکدام از آنان را از بین نبرد؛ اما در عمل اقداماتش بنیان مشروطه را از بین برد و باعث لطمه به نهادهای مدنی گردید. از جمله نهادهایی که در راستای اقدامات رضاشاه لطمه دیدند، مجلس، مطبوعات و قانون اساسی بود.
شاه بر تمام ارکان کشور حاکمیت مطلقه و و فردی داشت و بسیاری از وزرا، نمایندگان و مقامات بلندپایه حکم عروسک خیمه شببازی داشتند؛ زیرا اختیار کامل در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی با شخص اول مملکت یعنی شاه بود و دستورات او مافوق تمام تصمیمات بود.