براساس اسناد موجود، در سالهای پس از جنگ دوم جهانی کمپانیهای معظم نفتی ایالات متحده آمریکا و مجتمع نفتی رویال داچ شل از انحصار نفت ایران توسط شرکت نفت انگلیس خشنود نبودند و به تسخیر این گنجینه با ارزش چشم طمع داشتند....
موضوع نفت ایران و تلاش جهت تسلط بر آن منابع، مهمترین موضوع رقابت انگلیس و آمریکا در دهه 20 و بعد از آن بود. آمریکا با نگرانی از تسلط انگلیس بر نفت ایران، تمام تلاش خود را برای خارج کردن دست انگلیس از این منابع به کار برد:
«براساس اسناد موجود، در سالهای پس از جنگ دوم جهانی کمپانیهای معظم نفتی ایالات متحده آمریکا و مجتمع نفتی رویال داچ شل از انحصار نفت ایران توسط شرکت نفت انگلیس خشنود نبودند و به تسخیر این گنجینه با ارزش چشم طمع داشتند و در این کشمکش شرکت نفت انگلیس و رئیس قدرتمند آن سر ویلیام فریزر، گاه حتی برغم دولت «کارگری کلمنت اتلی (۱۹۴۵–۱۹۵۱)، به شدت از این سنگر پاسداری میکرد. سهم قابل توجهی از شرکت شل به روچیلدهای انگلیس تعلق داشت و برخی از کمپانیهای نفتی تولیدکننده در آمریکا (کارتل نفتی موسوم به «کمیسیون راه آهن تگزاس») از قطع نفت خاورمیانه که منجر به صعود قیمت نفت در بازار جهانی شود سود میبردند. ماکس تورنبرگ، کارمند سابق شرکت نفت تگزاس و مشاور نفتی وزارت خارجه دولت «دمکرات» آمریکا نماینده این مشی در ایران و مشاور دکتر محمد مصدق بود. منافع این کمپانیها با امیال توسعهطلبانه امپریالیسم آمریکا برای رسوخ بیشتر در حریم امپراتوری فروپاشیده بریتانیا همخوانی داشت. لذا آنان در پیدایش و تقویت يك جريان غربگرای «ناسیونالیست که خود را رهبر نهضت استقلال طلبانه موجود وانمود سازد و به سان دوران مشروطه حوادث را به بیراهه کشد، ذینفع بودند.»
منبع:حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج اول، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص 176