دهم بهمن سال 1299 هجری (30 ژانویه 1921) و در جریان بحران کابینه، ژنرال ادموند آیرونساید Edmund Ironside فرمانده نیروهای انگلیسی در ایران با ژنرال رضاخان پهلوی فرمانده تیپ قزاق مستقر در قزوین ملاقات و به نوشته بیشتر مورخان، اورا تشویق به کودتا کرد.
در ابتدا قانون متحدالشکل کردن البسه در 1307ش، به تصویب رسید و اعلام رسمی کشف حجاب در 1314ش صورت گرفت. در این هفت سال، رژیم پهلوی سعی کرد تا کشف حجاب را در جامعه موجه جلوه دهد و زمینهی پذیرش آن را فراهم سازد.
سفر رضاشاه که قرار بود مقصد آن هندوستان باشد و بهاجبار از سوی انگلستان به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی منتهی شد، خود حکایت از آن دارد که روزهای آخر سلطنت وی تحت مدیریت او نبوده و آن استعفانامه تنها در جهت حفظ ظاهر و توجیه اقدامات متفقین در ایران بوده است.
در مهر ماه سال 1305 هجری خورشیدی در تهران اعلام شد که از دهم آبان همان سال (31 اکتبر 1926) قانون نظام وظیفه عمومی در ایران به اجرا درمی آید و پسران 18 ساله به بالای ایرانی مشمول خدمت سربازی خواهند بود و این خدمت ملی دو سال طول خواهد کشید. هنگام طرح لایحه این قانون در مجلس که خواست رضا شاه (پهلوی یکم) بود، برخی از روحانیون وقت با آن مخالفت کرده بودند....
تظاهرات به حمایت از برقراری نظام جمهوری در ایران که پرچمدار آن ژنرال رضاخان رئیس الوزراء و سردار سپه وقت بود در آخرین روزهای سال 1302 (مارس 1924) به اوج خود رسیده و همه امور کشور را تحت الشعاع خود قرارداده بود.تظاهرات که از تهران و میدان توپخانه آغاز شده بود به سراسر ایران گسترش یافته بود و سیل تلگرام به پشتیبانی از فکر برقراری جمهوریت از شهرستانها ...
فروغی در به قدرت رسیدن رضا خان و تأسیس سلسه پهلوی نقش اساسی داشت. حسین مکی می نویسد: «فروغی از بدو پیداش رضا خان یا از جهت هوش فطری و یا از لحاظ آگاهی از سیاست انگلستان در مورد"تمرکز حکومت و قدرت"و ایجاد دیکتاتوری همواره او را تقویت می کرد، و در بسیاری بازی های سیاسی مبتکر و در حقیقت یکی از تعزیه گردان های اصلی بود».
اینکه جنبشهای این دورهی تاریخ معاصر و از جمله جنبش میرزا کوچک را با نیات تجزیهطلبانه تحلیل میکنند، ساختهوپرداختهی تحلیلگران حامی خاندان پهلوی است که در تلاش بودند تا با تجزیهطلب نشان دادن میرزا و یارانش، حرکت رضاشاه را در جهت سرکوب آنان، مشروع جلوه دهند.
جامعه ایرانی بار دیگر قربانی مطامع استعماری کشورهای سلطهجوی بیگانه شده بود. سلطهجویی کشورهای خارجی در ایران سابقه کمی نداشت؛ با این حال هیچگاه کسی بهیاد نداشت تا این اندازه که پس از کودتای 28 مرداد 1332رخ داد، حاکمیت داوطلبانه و خودخواسته حمایت و سلطه بیگانگان را جهت تثبیت موقعیت خود و البته در راستای تضییع حقوق و منافع مردم کشور بر خود پذیرا ...