بعد از جنگ دوم جهانی، انقلاب روسیه موقتاً عرصه را برای انگلستان بیرقیب گذاشت. اما تغییر مهم در سیاست انگلستان با توجه به انقلاب روسیه بروز کرد، انگلیس برای رسیدن به مطامع خود مناسب دید به دنبال یک دیکتاتور وابسته در ایران باشد.
قیام مسجد گوهرشاد مشهد در روزهای 19تا 21 تیرماه 1314 به وقوع پیوسته است. مقارن این زمان آمریکاییها در مشهد با ایجاد بیمارستان مسیحی مشغول مداوای بیماران بودند. سابقه حضور آنها در مشهد به سال 1295ق./1878م. میرسد...
رضا شاه بعد از بازگشت به وطن ، به تأسی از غرب به اقداماتی دست زد از جمله اینکه همانند اروپایی ها دستور پوشیدن کلاه شاپو را صادر نمود – در قانون اتحاد لباس ، کلاه پهلوی ، کلاه رسمی بود و همه مردم ایران به جزء آنهایی که مشمول استثناهای آن قانون می شدند ملزم به سر گذاشتن آن بودند – وی در فکر تغییر کلاه بود که در اول فروردین ماه 1314 این دستور را صادر ...
لازمه تحقیق و پژوهش در هر امری در وهله اول به آشنایی با منابع و در مرحله بعدی دسترسی به آنها باز میگردد که خود بحثی مفصل در روش تحقیق است. به عبارت بهتر با مرور منابع و مأخذ یک نوشته میتوان ارزش و اعتبار کار را به سهولت سنجید. مناسبت تاریخی قیام مسجد گوهرشاد و واقعه کشف حجاب اقتضا میکند گزیدهای از منابع مهم این وقایع برای علاقمندان به اختصار معرفی ...
در جریان جشن دیگری در تهران علی اصغر حکمت ، وزیر معارف صراحتا اعلام کرد که اقدامات انجام شده در شیراز خودسرانه نبوده و به دستور و نظر رضاشاه صورت گرفته است و رای جدی شاه بر این است که کشف حجاب را عملی سازد.
نخستین گام در وادار ساختن مردم به تغییر کلاه و لباس در مرداد 1306 ش برداشته شد و هیئت وزیران به پیروى از اندیشه بیمار رضاشاه در نیمه مرداد تصویبنامههایى را گذرانید که به موجب آن تمامى کارکنان دولت، شاگردان مدارس و فرهنگیان موظف به پوشیدن لباس متحدالشکل و کلاه لبه دار بودند.
روز 25 شهریور 1320 رضاشاه از سلطنت کناره گیری کرد. این استعفا که تحت فشار نیروهای اشغالگر انگلیسی و روسی صورت پذیرفت زمینه به قدرت رساندن فرزندش محمدرضا و استمرار رژیم پهلوی را فراهم ساخت.
در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ رضاخان بنیانگذار سلسله پهلوی کمتر از یک ماه پس از اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، از پادشاهی ایران استعفا داد و سلطنت را به پسرش محمدرضا واگذار کرد.
سفر رضاشاه که قرار بود مقصد آن هندوستان باشد و بهاجبار از سوی انگلستان به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی منتهی شد، خود حکایت از آن دارد که روزهای آخر سلطنت وی تحت مدیریت او نبوده و آن استعفانامه تنها در جهت حفظ ظاهر و توجیه اقدامات متفقین در ایران بوده است.
یک بار دبیر شرقی سفارت انگلیس در دیدار با مخبرالسلطنۀ هدایت گلایه کرده و پرسیده بود: «آیا وقتی که انسان میبیند که خود دربار سلطنتی این شایعات را پخش میکند که انگلیسیها علمای قم را بر ضد دولت تحریک میکنند...
روز 15 شهریور 1309 محموله بزرگی از آثار باستانی و عتیقه ایران با مجوز رضاشاه به انگلستان برده شد. این انتقال گرچه به ظاهر باهدف ارائه در نمایشگاهی در لندن صورت گرفت ولی هر بار که خبری از این دست منتشر می شود پرونده قطور غارت آثار و اشیای باستانی ایران توسط دولتهای غربی را در برابرمان می گشاید.
تلگراف ملکه پهلوی (تاجالملوک) به رضاشاه مبنی بر ابراز ناراحتی از جهت خروج وی از کشور به همراه تلگراف جوابیه رضاشاه مبنی بر اظهار آرامش از حضور وی در کنار محمدرضاشاه
صورتجلسه شورای عالی دفاع مبنی بر پیشنهاد ترک مقاومت در برابر ارتش روس و انگلیس به دلیل تصرف مواضع مهم دفاعی توسط آنان و اقدام به مذاکرات سیاسی با نمایندگان دو کشور مذکور
آن را چرا نمیخواهی؟ این یکی چطور؟» عرض کردم «بلی». فرمودند: «منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که دو دستگی و جدایی که بین ایران و ترکیه از چندین صد سال وجود دارد و همیشه به زیان هر دو کشور و به سود دشمنان مشترک ما بوده است از میان برود. مهم نیست که این تپه از آن که باشد . آنچه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم.»