اولین خطوط تلگراف درایران در زمان نا صرالدین شاه در ایران کشیده شد و اولین مامور تلگراف ایران شخصی به نام عباسعلی خان دنبلی خویی بود .او اولین کسی است که مورس را در ایران یاد گرفت .رئیس تلگراف خانه کرمان و سپس خوی بود .مردم داری و ایمان او بین مردم از او چهر ه ی محبوب ساخته بود و مردم خوی در مرگ او عزاداری کردند .
حدود یک ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی یک گروه ۱۵۰ نفره از آمریکا و انگلیس در سال ۴۰ برای تماس با طبقات اجتماعی در شهرستانهای مختلف وارد کشور شدند.
بنا بر گواهی اسناد برجای مانده یکی از فاسدالاخلاق ترین نخست وزیران دوران حکومت پهلوی دوم شخص هویدا بود، اما جالب است بدانید که وزرای وی نیز دست کمی از وی نداشتند به نحوی که شاید بتوان ولیان را گُل سرسَبَد آنان دانست!
بعضی اوقات صبر بهترین تاکتیک است و اگر آیتالله خمینی بخواهد در شهر مقدس قم دولت پیشنهادی خود را به وجود آورد، به او اجازه خواهم داد تا دولتی شبیه به واتیکان تأسیس کند.
امام با بیاعتنایی در برابر رویکرد آمریکا، که خواستار حفظ نظام سلطنتی و اجرای برنامههای سلطهگرانهی خود بود، با قاطعیت از تشکیل شورای انقلاب و حکومت اسلامی سخن راند و انقلاب را به بهترین شکل خود، هدایت نمود.
نظریه خطابات قانونیه یکی از ابداعات ارزشمند امام خمینی رحمةاللهعلیه است و قبل از او سابقهای ندارد. این نظریه ضمن آنکه نظریهای نزدیک به فهم و درک عقلا و مطابق روش آنان است...
نیکسون احترام زیادی برای شاه قائل بود و او را «بسیار محکم» میدانست و گفته بود: «از او خوشم میآید، از او خوشم میآید و از این کشور خوشم میآید. عدهٔ دیگری آنجا هستند که از آنها خوشم نمیآید.
مهندس مهدی بازرگان را نه به سبب مبارزات انقلابی که از دوران خیلی دورتر و از محله «گذر قلی» میشناسد. محلهای که بازرگان در آن بزرگ شد و او هم به سبب منزل پدربزرگ مادریاش به آن محله رفتوآمد داشت. از منتقدان سرسخت بازرگان از گذشته تا به امروز است، چه آن زمان که به گفته خودش امام او را به خاطر مصلحت انقلاب و نه به دلیل صلاحیتش نخستوزیر کرد .
در حالی که امرای ارتش براساس گزارش آسوشیتد پرس گفتهاند که اگر آیتالله (امام) خمینی بر خلاف قانون اساسی اقدامی کند، آنها دست به اقدام خواهند زد.امام به ارتش نصیحت کردند به ملت بپیوندد.
یکی از ویژگی های محمد رضا پهلوی حرکات عوام فریبانه وی در زمینه های گوناگون از جمله عدالت محوری و دین داری و مقید بودن به احکام شرعی و دستورات دینی بود، فارغ از اینکه رعایت حقوق مردم از موکدترین دستورات دینی می باشد، از این رو گاه از سوی مردم مورد هجو قرار می گرفت.