اوایل سال ١٢٩٤ شمسى مصادف با مه ١٩١٥، بین نمایندگان مجلس و هیأت دولت اختلاف بروز کرد. با اینکه ایران درگیر جنگى ناخواسته شده بود، اما مجلس که اکثریت آن را دموکراتها تشکیل مىدادند، مانع از تشکیل یک دولت مقتدر مىگردید.
جوان و تاریخ- کشکول
اوایل سال ١٢٩٤ شمسى مصادف با مه ١٩١٥، بین نمایندگان مجلس و هیأت دولت اختلاف بروز کرد. با اینکه ایران درگیر جنگى ناخواسته شده بود، اما مجلس که اکثریت آن را دموکراتها تشکیل مىدادند، مانع از تشکیل یک دولت مقتدر مىگردید. سیدضیاء نوشت این اقدامات «دور از منافع عمومى» است و «مقاصد خصوصى یا عوامفریبى» را تعقیب مىنماید: «آرى اهریمن مرگ و اضمحلال با منظرۀ عبوس و نظر تهدیدآمیز چشمان شرربار خود را بر ما دوخته، لکن هنوز اعمال مقاصد شخصى از افکار ما خارج نشده ما را به وخامت نتایج این رویههاى ایران فناکُن آگاه نمىسازد.» تا آن زمان ادارهکنندگان مجلس در طول حدود چهارماه، چهار کابینه را زمامدار مقدرات مملکت کرده بودند. به قول رعد «دیگر سزاوار نیست در این موقع از موافقت با رئیسالوزرایى [عینالدوله] که به اتفاق آرا وى را لایق اداره کردن امور مملکت دانستهاند مسامحه را روا ندارند.»«» به نوشتۀ رعد از زمانى که مجلس سوّم تأسیس شده بود، کشور به جاى اینکه صاحبى پیدا کند کاملاً بىصاحب مانده است. از نتیجۀ تجمع وکلا در ساختمان بهارستان، کشور دچار نوعى بىتکلیفى شده و مردم به شدت سردر گم بودند. بىسر و سامانى از در و دیوار مىبارید.»
«نمىتوان باور کرد که مؤسسین بحرانهاى پنج ماهه صدماتى را که به دست خود نسبت به هستى و حیات موکلین خود وارد مىنماید از روى عمد و اراده است، زیرا که تصوّر و تحمل این نکته خیلى مشکل است که برگزیدگان ملّت غیر از طریق منافع حقیقى مملکت راه دیگرى بپیمایند.» رعد هشدار داد نه تنها کشور با مخاطره مواجه شده است، «بلکه در گرداب مخاطرات غوطهور گشتهایم، والّا با این حال تا کى وکلا نباید به وضعیات از هم پاشیدۀ ایران خاتمه بدهند.»» در اوایل نیمه دوّم سال ١٢٩٤ شمسى، به دلیل وخامت اوضاع، وزارت داخله دیگر تعطیل شده بود، کسرى بودجه بیداد مىکرد و کنترات مسیو وستداهل رئیس نظمیه، که به قول مورخالدوله سابقاً کفیل یکى از کلانترىهاى استکهلم بود، تجدید نشده بود. وضع نابسامان نظمیه فقط ناشى از کمبود بودجه یا مثلاً نرسیدن حقوق نبود، رعد نوشت: «بلى به سبب هرجومرج وزارت داخله که ناشى از نادانى معاون آن و تسامحات عمدى مشارالیه در اداى وظایفى که بر عهده گرفته است این نتایج را انتظار داشتیم.» به عبارت بهتر رعد پرده را بالا زد و نشان داد بحران تهران و سرتاسر کشور تا اندازۀ زیادى عمدى است و ربطى به مسئلۀ بودجه ندارد. به هر حال قرار بود وستداهل روز بیست و دوّم ذىحجه برود، این خود نشاندهندۀ بحران دیگرى بود که در انتظار کشور بود. از سویى رعد نوشت:
عدم آشنایى و فقدان بصیرت معاون مالیه به وظایف خود و امور مرجوعه به وزارت داخله به حدى فضاحتآمیز و ثمرات ناگوارى را براى ما تهیه کرده که نه وزارت داخله باقى مانده و نه مرکز و دایرهاى وجود دارد که در صدد تصفیه کارها و رفع حوائج ضرورى و حل مشکلات قواى تأمینیه برآید. از بدو ایجاد وزارت داخله هیچ دورهاى یاد نمىآید که جریان امور و حکمروایى بىتکلیفى و لاابالیگرى تا این حد در سیما و منظره مهمترین دوائر کشورى ما حکومت نماید.