من وسط نشستم، شهبانو یک طرف نشست، صدام حسین هم یکطرف در فاصله ده سانتیمتری، به این نزدیکی. صدام حسین یک قصاب خیلی خوشقیافه بود
در مقدمه کتاب می خوانیم:
حسین نصر متولد سال 1312 در تهران و فرزند دکتر سید ولیالله نصر، نماینده مجلس و وزیر فرهنگ (1324-1255) و از طرف مادری نواده شیخ فضلالله نوری است. وی در نوجوانی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از اخذ مدارک فوق لیسانس از دانشگاه ام آی تی و دکترای فلسفه و تاریخ علوم از دانشگاه هاروارد به ایران بازگشت. نصر سمتهای مختلفی از جمله معاونت دانشگاه تهران، رئیس دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف)، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، بنیانگذار و رئیس انجمن سلطنتی فلسفه ایران و رئیس دفتر فرح پهلوی را به عهده داشت و اکنون استاد ممتاز دانشگاه جرج واشنگتن و از معتبرترین اسلامشناسان معاصر است.
گفتوگو با دکتر نصر در خلال چندین جلسه گفتوگو از اواخر سال 1388 تا اوایل سال 1389 در محل کار او در واشنگتن آمریکا، روایت دست اولی از مشاهدات وی در مباحثی چون پرورش در خانوادهای عالم و اهل ادب و فرهنگ، آشنایی با چهرههای شاخص فرهنگ و سیاسی دوران پادشاهی اول و دوم، حضور متفقین در ایران، دلایل مهاجرت به آمریکا، تحصیل در دانشگاههای ام آی تی و هاروارد، تدریس در دانشگاه تهران، سیاست حکومت پهلوی در برخورد با دانشجویان و انجمنهای دانشگاهی، مدیریت دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف)، سیاستهای علمی، فرهنگی و مذهبی حکومت پهلوی، تاسیس انجمن سلطنتی فلسفه، روابط او با جلال آل احمد، مرتضی مطهری، علامه طباطبایی، احمد فردید، رضا قطبی، علی شریعتی، حسینیه ارشاد، ریاست دفتر فرح پهلوی و... است.
در بخشی از متن این کتاب آمده است:
«آن روز صبح شاه رئوس مطالب آن سخنرانی کذایی را با خط خودش روی یک ورق کاغذ نوشته بود، داد به من و رضا قطبی و گفت بروید اینها را بپرورانید و به صورت سخنرانی دربیاورید! یک روز وقت داشتیم این را بنویسیم...همان ساعت ده و نیم، یازده شب این نوشته ماشین شد، خودم بردم دادم به تیمسار نشاط که اول انقلاب اعدام شد رییس گارد بود در کاخ نیاوران، تلفن کرد و شاه گفتند من هنوز بیدارم و این نوشته را بفرستید بالا... من وسط نشستم، شهبانو یک طرف نشست، صدام حسین هم یکطرف در فاصله ده سانتیمتری، به این نزدیکی. صدام حسین یک قصاب خیلی خوشقیافه بود...»