جلال معتقد است: «آدم غربزده شخصیت ندارد، چیزی است بیاصالت، خودش و خانهاش و حرفهایش، بوی هیچ چیزی را نمیدهد، ملغمهای است از انفراد شخصیت و شخصیت خالی از خصیصه، چون تأمین ندارد، تقیه میکند و در عین حال که خوشتعارف است و خوشبرخورد است، به مخاطب خود اطمینان ندارد...»