بسیار جوانمرد و پرتلاش بود. ما سالها در اردوهای متفاوت با هم بودیم و ندیدم ایشان حتی لحظهای دست از تلاش بردارد. چند سالی از ایشان کوچکتر بودم. گاهی من و سیفپور و بچههای جوانتر شلوغ میکردیم و به اصطلاح توی سر و کله هم میزدیم و حتی گاهی دعوا هم میکردیم، ولی ایشان با همه فرق داشت و نصیحتمان میکرد که با هم دوست باشیم و وقت خود را بیهوده تلف نکنیم.