۰
plusresetminus
وضعیت نان و قحطى بزرگى که تهران را روز به روز بیشتر مورد تهدید قرار مى‌داد، بسیار مشکوک به نظر مى‌رسید، این وضع از نظر بسیارى از دست‌اندرکاران دور نماند و به صراحت به مصنوعى بودن بسیارى از تنش‌هاى کشور اشاره مى‌شد. بدون تردید ملک‌الشعراى بهار شجاع‌ترین این افراد بود که مى‌نوشت: «چه خبر است؟ امروزه دولت روزى دویست و چهل پنجاه خروار گندم به خبازخانه مى‌دهد و معذالک کار نان به درجه‌اى سخت و خراب است که بدبینى‌هاى ما را تا این درجه قوت مى‌دهد، در صورتى که میزان نان روزانه تهران همه وقت کمتر از این بوده و هیچ وقت نان به این عسرت و خرابى نبوده است!»
افشاگری های سیاسی شاعر بهاری
جوان و تاریخ- کافه هنر

افشاگری های سیاسی شاعر بهاری

 

وضعیت نان و قحطى بزرگى که تهران را روز به روز بیشتر مورد تهدید قرار مى‌داد، بسیار مشکوک به نظر مى‌رسید، این وضع از نظر بسیارى از دست‌اندرکاران دور نماند و به صراحت به مصنوعى بودن بسیارى از تنش‌هاى کشور اشاره مى‌شد. بدون تردید ملک‌الشعراى بهار شجاع‌ترین این افراد بود که مى‌نوشت: «چه خبر است؟ امروزه دولت روزى دویست و چهل پنجاه خروار گندم به خبازخانه مى‌دهد و معذالک کار نان به درجه‌اى سخت و خراب است که بدبینى‌هاى ما را تا این درجه قوت مى‌دهد، در صورتى که میزان نان روزانه تهران همه وقت کمتر از این بوده و هیچ وقت نان به این عسرت و خرابى نبوده است!» بهار از دست‌اندرکاران مى‌پرسید این گندم‌ها، آردها و نان‌ها به کجا مى‌رود، «کدامین دست است که گندم آرد را از دولت گرفته و در زیرزمین‌ها، انبارها براى تهیه مرگ سیاسى ما ذخیره و انبار مى‌نماید؟» بهار فریاد کشید:

اغفال تا کى؟ صبر و بردبارى تا چند! و تا چه وقت باید مشتى مردم بدبخت فداى لاقیدى جمعى و آنتریک خائنانۀ جمعى دیگر شده و خانمان رعیت بر باد رود؟

او ادامه داد:

مگر نمى‌بینید که دشمنان مشروطیت و مجلس به وسیله نان، هوس‌داران دیکتاتورى و وزارت و غیره به وسیله نان، طرفداران نفوذ خارجه و بى‌پا کردن استقلال مملکت به وسیله نان و بالاخره تمام دزدان و شیادان و مفسدین بدین وسیله شب و روز مشغول دوندگى و احتکار و اغفال مقامات عالیه برآمده و مى‌خواهند ازین راه انتخابات را معوق ساخته، کابینه را بى پا کرده، نفوذ خارجه را شدید نموده، افکار عمومى را به طرف هیجان و فساد سوق داده و بالنتیجه در آخر کار با دو لقمه نان عموم مردم را صید کرده و آخرین مقصود نامقدس و نابکارترین رولى  را که یک بار در وسط بازى بر هم خورد، بار دیگر از سر گرفته و آن را در بالاى تختگاه کیان و در پشت میز میرزاتقى‌خان امیرکبیر بدبختانه بازى کنند؟




https://www.cafetarikh.com/news/21829/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما