رضاشاه مدعی بود در دوران سلطنت خود اقدامات زیادی برای بالا بردن سطح رفاه مردم انجام داده است. این ادعاها در حالی مطرح میشد که بسیاری از مردم و گروههای اجتماعی حتی در سطوح متوسط از بسیاری از امکانات اولیه محروم بودند. نمود این ادعا را میتوان در کتاب خاطرات اشرف مشاهده نمود.
در آن روزها، منظره ازدحام مردم گرسنه در اطراف نانوایی ها، به راستی دل خراش و تکان دهنده بود: مردم، پس از ساعت ها انتظار در صف های طولانی که اغلب به کشمکش و زد و خورد منجر می شد، حداکثر می توانستند به چند قرص نان دست یابند...
در گذشته های نه چندان دور گاهی یک قحطی تبعات بسیار سنگینی برای یک کشور به جای می گذاشت. قحطی می توانست عوامل خارجی یا داخلی و یا ناشی از عامل انسانی و یا عوامل طبیعی باشد. به عنوان مثال در یکی از قحطی های فارس درباره علل آن این نکات مورد بررسی قرار گرفته اند . . .
کمبود غله و دیگر مواد غذایی می تواند پیامدهای گسترده ای برای یک حکومت داشته باشد از جمله آنکه حتی باعث شورش و سرنگونی آن شود. از همین روی بود که حکومت قاجارها تلاش می کرد تا با سیاستی همچون تفتیش ارزاق روبروی هرگونه رویدادی را بگیرد . . .
برخلاف آنچه به ظاهر به نظر می رسد، روابط انگلستان و ایالات متحده همیشه نیز خوب نبوده است. از جمله اختلافاتی که آنان در زمان جنگ جهانی دوم در ایران داشتند. اگرچه این اختلافات کوچک بود، اما ایرانیان از انگلستان منزجر را به ایالات متحده امیدوار می کرد؛ امیدی که در کودتای 28 مرداد 1332 به یاس تبدیل شد. یکی از اختلافهای انگلیس و آمریکا در ایران مربوط به ...
در آن روزها، منظره ازدحام مردم گرسنه در اطراف نانوایی ها، به راستی دل خراش و تکان دهنده بود: مردم، پس از ساعت ها انتظار در صف های طولانی که اغلب به کشمکش و زد و خورد منجر می شد، حداکثر می توانستند به چند قرص نان دست یابند...
حاکم با دیدن قحطی و حمله های مردم قحطی زده به خانه ی اغنیاء از ترس حمله به ارگ حکومتی، حکومت را به پیشکارش اسماعیل خان نوری واگذار و خود رهسپار تهران گردید...
وضعیت نان و قحطى بزرگى که تهران را روز به روز بیشتر مورد تهدید قرار مىداد، بسیار مشکوک به نظر مىرسید، این وضع از نظر بسیارى از دستاندرکاران دور نماند و به صراحت به مصنوعى بودن بسیارى از تنشهاى کشور اشاره مىشد. بدون تردید ملکالشعراى بهار شجاعترین این افراد بود که مىنوشت: «چه خبر است؟ امروزه دولت روزى دویست و چهل پنجاه خروار گندم به خبازخانه ...
یکى از مهمترین عوامل بروز قحطى در کشور محتکران بودند. تجار و محتکرین ایرانى، دست روس و انگلیس را در این قضیه از پشت بسته بودند. هر جایى که دست روس و انگلیس به مردم نمىرسید، سر و کله محتکرین پیدا مىشد. اینان غلات و مایحتاج مردم را مىخریدند و انبار مىنمودند.
این روزنامه خطاب به نانوایان و محتکرین می نویسد: «به زوال ناموس و عصمت مشتی زنان مسلمه و عفیفه بی کس و بی دادرس که تا برابر تنور رفته و با رجال نامحرم و نانوایان بی مروت طرف سوال و جواب می باشند راضی نشوید.»
یکی از راههای مهار ایرانیها، مشغول کردن آنها با فقر است." از یادداشتهای هربرت چیک، معاون کنسول بریتانیا در بوشهر در سالهای جنگ جهانی اول. تصویر کودک قحطیزده همدانی در روزگار قحطی سالهای جنگ
شاید شما هم عکس معروفی را که در آن یک کودک نحیف و قحطی زده در حال جان دادن است را دیدهاید. در آن عکس که در سال ۱۹۹۳ توسط «کوین کارتر» گرفته شد، یک لاشخور به انتظار مرگ کودک نشسته تا او را بخورد.
سطح زندگی مردم ایران که با تداوم حکومت قاجار، به دلایلِ داخلی و خارجی، سیر نزولی می پیمود، در دهه منتهی به انقلاب مشروطه (1324-1314 هجری) که مصادف با سلطنت پادشاه ضعیف النّفسی همچون مظفرالدین شاه بود، با افزایش اختلالات اجتماعی مانند راهزنی، رشوه خواری و فقر اقتصادی مردم به وخامت گرایید.در واقع، ضعفِ اراده و عدم اقتدارِ پنجمین شاه قاجار، به تشدید ...
ایران در گذشته دور یکی از صادرکنندگان غله بود، اما در دوران جنگ جهانی دوم و بروز مشکلاتی که برای کشور رخ داد، علاوه بر اینکه در کار صدور غله اخلال ایجاد شد، جامعه ایرانی هم برای تهیه آذوقه با معضل بزرگ قحطی و گرانی دست و پنجه نرم میکرد.