نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه دوره مجلس، سه پادشاه قاجار و حدود 30 دولت بود. این نهضت گرچه به سلسله یکصدوسی ساله قاجار خاتمه بخشید ولی کودتای رضاخان نیز تیر خلاصی بر پیکره نیمهجان آن در سال پایانی قرن دوازدهم هجری شمسی محسوب میشد.
روز 14 مرداد 1285 مظفرالدینشاه قاجار ۷ ماه پس از دستور تاسیس «عدالتخانه»، دستخط خود را در مورد قبول نظام مشروطیت ایران خطاب به مشیرالدوله صادر کرد. این دستخط به «فرمان مشروطیت» معروف شد.
جنبش مشروطیت بدون شک از رویدادهای مهم و تأثیرگذار در تاریخ تحولات سیاسی ایران محسوب میشود. اثرات این رویداد در زندگی فرهنگی و سیاسی مردم، از سایر حوادثی که تا آن تاریخ در کشورمان پدید آمده بود، عمیقتر بوده است. مقاله حاضر ریشههای شکلگیری جنبش مشروطه و همچنین ریشههای انحراف آن را به اجمال مورد بررسی قرار میدهد.
فرمان مشروطهشکی نیست که نارضایتی عمیق جامعه ایران در سالهای حکومت قاجار، ریشه اصلی اعتراضات مردمی علیه دولت و زمینهساز شکلگیری نهضت مشروطیت بود. به عبارت دیگر هرج و مرج و فساد در دستگاه اداری، تهی شدن خزانه مملکت بر اثر اسراف و ولخرجیهای شاهان و درباریان، انجام مسافرتهای مکرر و غیر ضروری مظفرالدینشاه به «فرنگ»1 از طریق دریافت وام با شرایط سنگین از دولتهای بیگانه و تحمیل مالیاتهای کمرشکن بر مردم، قحطی فزاینده در تهران و شهرستانها، تسلط روز افزون بیگانگان بر کشور، افزایش بهای ارزاق عمومی، ظلم و تعدی مأموران قاجاری نسبت به مردم، بی حرمتی به مراجع تقلید و زیر پا نهادن احکام اسلامی، بحران مالی و سقوط اقتصادی کشور و اعطای امتیازات گوناگون به قدرتهای استعماری، ریشههای انقلاب مشروطیت بودند.
در این میان عواملی نیز بودند که سبب تسریع روند انقلاب شدند و در مسیر نهضت به منزله عامل محرک ایفای نقش کردند. این عوامل که در پیشبرد اهداف جنبش مشروطه سهم بسزایی داشتند عبارت بودند از: افزایش ارتباط مردم ایران با کشورهای خارج، به ویژه با ممالکی که حکومتهای آنها ناشی از آراء مردم بوده و براساس قانون اداره میشدند، تأسیس دارالفنون و توسعه مدارس جدید، ایجاد پست و تلگراف در کشور بعنوان راهی برای انتقال افکار جدید در میان مردم، انتشار روزنامههای دولتی وغیر دولتی و نشر اخبار ایران وجهان در میان مردم، گسترش اطلاعات مردم درباره انقلابهای فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهای جهان، توسعه صنعت چاپ و انتشار آثار بعضی نویسندگان آزادیخواه، بیدار شدن اذهان مردم نسبت به اعمال ناشایست دولت به وسیله وعاظ و علمای مذهبی و ...
آن ریشههای بنیادین و این عوامل محرک سبب شکلگیری هستهها و انجمنهای ضد حکومتی در کشور و سرآغاز نهضت مشروطه گردید. در این میان انقلاب 1905 روسیه2 که همزمان با شکلگیری نهضت مشروطه بوقوع پیوست و به تأسیس مجلس «دوما»3 منجر شد و ورود انقلابیون منطقه قفقاز به ایران، در اشاعه تفکر انقلابی در کشور بینقش نبود و برای مردم ایران که به تازگی جنبش غرور آفرین تحریم تنباکو4 را تحت رهبری روحانیت پشت سر نهاده بودند، انگیزه ایجاد کرد.
مرحله جدی و تعیین کننده نارضائیهای مردمی در ایران در دوران صدارت شاهزاده عبدالمجید میرزا عینالدوله و در ماههای میانی 1284 آغاز شد. تشدید بحران اقتصادی کشور همراه با بیحرمتی عینالدوله به بازاریان، بازرگانان و علمای روحانی سبب تشکیل اجتماعات مردم در مساجد و حرم حضرت عبدالعظیم و درخواست آنان مبنی بر کناره گیری عینالدوله شد. مظفرالدین شاه بیآنکه عینالدوله را عزل کند، تأسیس «عدالتخانه» را به مردم وعده داد. بیماری شاه و بداندیشی اطرافیان وی، اجرای وعده شاه را نه تنها متوقف ساخت بلکه خشونت و تعدی عینالدوله را نسبت به مردم بیش از پیش ساخت. اعتراض مردم افزایش یافت و موجب شد عده زیادی از علما و روحانیون از جمله آیتالله سید عبدالله بهبهانی و آیتالله سید محمد طباطبایی به قم مهاجرت کنند. گروه زیادی از کسبه و بازرگانان تهران نیز در تیر 1285 در سفارت انگلیس متحصن شده5، عزل عینالدوله و بازگشت علما به تهران و بالاخره تأسیس عدالتخانه و قصاص قاتلان مردم و رفع موانع بازگشت تبعیدشدگان را خواستار شدند. شاه عین الدوله را برکنار کرد و فرمان تأسیس عدالتخانه و چندی بعد دستور شکلگیری مجلس شورای ملی را امضا نمود.
صدور «فرمان تأسیس عدالتخانه» یکی از عمدهترین عقبنشینیهای عمده مظفرالدین شاه در برابر مردم بود. این فرمان در دیماه 1284 ش. به شرح زیرانتشار یافت: 6
فرمان تأسیس عدالتخانه «جناب اشرف اتابک اعظم، چنانکه مکرر این نیت خودمان را اظهار فرمودهایم، تأسیس عدالتخانه دولتی برای اجرای احکام شرع مطاع و آسایش رعیت از هر مقصود مهمی واجبتر است. این است که میفرماییم برای اجرای این نیت مقدس، قانون معدلت اسلامیه که عبارت از تعیین حدود و اجرای احکام شریعت مطهره است باید در تمام ممالک محروسه ایران عاجلاً دائر شود، بر وجهی که میان هیچیک از طبقات رعیت فرقی گذاشته نشود و در اجرای عدل و سیاسات بطوری که در نظامنامه این قانون اشاره خواهیم کرد، ملاحظه اشخاص و طرفداریهای بیوجه قطعاً و جداً ممنوع باشد. البته به همین ترتیب کتابچهای نوشته و مطابق قوانین شرع مطاع فصول آن را ترتیب و به عرض برسانید تا در تمام ولایات دائر و ترتیبات مجلس آن هم بر وجه صحیح داده شود و البته این قبیل مستدعیات علمای اعلام که باعث مزید دعاگوئی ماست همه وقت مقبول خواهد بود. همین دستخط ما راهم به عموم ولایات ابلاغ کنید.»
متن فرمان تأسیس عدالتخانه که در آن اشارهای کمرنگ به نظامنامه و مجلس و قانون شده بود، گرچه در ظاهر امر نشان از توجه شاه به خواستههای مردم داشت، ولی تحت اعمال نفوذ عوامل وابسته به دربار جامه عمل پوشانده نشد. حضور عناصری مانند عینالدوله (نوه فتحعلی شاه) در مقام صدارت اعظم مانع از اجرای دستور تأسیس عدالتخانه شده بود و نتیجتاً تظاهرات و اعتراضات مردم ادامه یافت. از سوی دیگر امپراتوری استعمارگر انگلیس نیز که رقیب روس به شمار میرفت در آن دوران موفق شده بود با چهرهای مزورانه خود را حامی نهضت مردم و پشتیبان خواستههای آنان معرفی کند. این رفتار سبب شده بود که در اوائل تابستان 1285 ش. عدهای که تعداد آنها در عرض 10 روز تا 20 هزار نفر افزایش یافت در داخل محوطه سفارت انگلیس متحصن شدند و کارکنان سفارت همه روزه به آنها غذا هم میدادند!
بسیاری از روحانیون نیز در اعتراض به رژیم قاجار به قم مهاجرت کردند و تظاهرات و درگیریها نیز همه روزه ادامه یافت. اولین تقاضای متحصنین سفارت و علمای مهاجر، عزل عینالدوله بود که شاه قاجار به آن گردن نهاد و نصرالله خان مشیرالدوله را به جای او به عنوان وزیر اعظم و سپس صدراعظم منصوب کرد. مشیرالدوله در تهیه مقدمات مشروطیت وتأسیس مجلس نقش مهمی ایفا کرد. نتیجه آن شد که مظفرالدین شاه 7 ماه پس از فرمان بی نتیجه تأسیس عدالتخانه، فرمان مشروطیت را در 14 مرداد 1285صادر کرد. در این فرمان که با صراحت بیشتری به ضرورت تأسیس مجلس اشاره شده بود، آمده است:
«... در این موقع که رأی همایون ملوکانه ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و آسودگی قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت، اصلاحات مقتضیه به مرور در دوایر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم که مجلسی از منتخبین شاهزادگان و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود... و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خودشان را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات مهمه قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند که به صحه مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود...»7
دو روز پس از این فرمان، مظفرالدین شاه، دستور تشکیل اولین مجلس شورای ملی را صادر کرد. در این دستور که مکمل فرمان مشروطیت بود آمده است:
جناب اشرف صدر اعظم، در تکمیل دستخط سابق خودمان مورخه 14 جمادیالثانی 1324 که صریحاً امر در تأسیس مجلس منتخبین ملت نموده بودیم، مجدداً برای آنکه عموم مردم از توجهات ما واقف باشند مقرر میداریم که مجلس مزبور را صریحاً دائر نموده و بعد از انتخاب اجزای مجلس، فصول و شرایط نظام مجلس شورای ملی را براساس امضای منتخبین به طوری که شایسته مملکت باشد مرتب نمایند که به شرف عرض و با امضای همایون این مقصود مقدس صورت پذیرد. » 8
کار تدوین نظامنامه انتخابات نیز توسط مجلسی مرکب از نمایندگان شاهزادگان، علمای قاجاریه، اعیان و اشراف، مالکین، تجار و اصناف آغاز شد. این مجلس هفتهای دو بار در دارالخلافه ـ میدان 15 خرداد فعلی ـ تشکیل جلسه میداد و پس از 33 روز موفق شد نظامنامه انتخابات راآماده کند و آن را به امضای شاه برساند. به موجب این نظامنامه که با 51 اصل در 17 شهریور 1285تدوین و به تأیید شاه رسید، تعداد 156 نماینده انتخاب شدند که 60 نفر از آنان نمایندگان تهران بودند. اولین جلسه مجلس شورای ملی بدین ترتیب در 17 مهر این سال تشکیل شد.
در هشتم دی 1285، اولین قانون اساسی ایران با عنوان «نظامنامه سیاسی» مشتمل بر 51 اصل تدوین شد و به امضای شاه رسید. این قانون در حقیقت گزیدهای از قوانین اساسی کشورهای بلژیک، فرانسه و بلغارستان بود و تهیهکنندگان آن کاملاً تحت تأثیر اوضاع سیاسی و گرایشهای غربگرایانه حاکمان زمان خود قرار داشتند. قانون اساسی مشروطه که حتی متأثر از اراده لژهای فراماسونری بود، معجونی از قوانین غربی با احکام اسلامی به شمار میرفت. این قانون با امضای شاه، صورت قانونی یافت. ده روز پس از این رویداد مظفرالدین شاه در 18 دی 1285، در سن 54 سالگی درگذشت و پسرش محمدعلی میرزا ـ محمد علی شاه قاجار ـ به قدرت رسید. محمد علی شاه یکی از وابستگان به روسیه تزاری و از مخالفین سرسخت نهضت مشروطه بود. او مخالف تدوین قانون اساسی و مخالف تشکیل مجلس شورا بود و به سلطنت مطلقه اعتقاد داشت. به همین دلیل نیز در مراسم تاجگذاری خود که در روز 28 دی 1285 برگزار شد، هیچ یک از نمایندگان مجلس شورای ملی را دعوت نکرد.
چند روز بعد در اول بهمن، میرزا نصرالله خان مشیرالدوله اولین صدر اعظم مشروطه نخستین کابینه خود را تشکیل داد. در 14 بهمن هیأتی از جانب مجلس برای تدوین متمم قانون اساسی تعیین شد ودر اسفند ماه، میرزا علی اصغر خان اتابک، صدراعظم دوران ناصرالدینشاه از اروپا به تهران دعوت شد تادولت مشروطه را بر عهده گیرد و آن را مطابق میل شاه اداره کند.
دردوران اقتدار میرزا علی اصغرخان اتابک فاصله میان مجلس و دولت به تدریج عمیق شد به طوری که همه روزه یک یا دو نماینده مجلس از رفتار و برخوردهای محمدعلی شاه و صدر اعظم او انتقاد میکردند. وزیران دولتی نیز کم کم از حضور در مجلس برای پاسخگویی به سؤالات مردم خودداری میکردند. رابطه میان قوه مجریه و قوه مقننه روز به روز تیرهتر شد. میرزا علی اصغر خان اتابک رئیسالوزاء مشروطه و صدر اعظم محمد علی شاه به هنگام تعیین وزیران خود تأکید کرد که آنان فقط در برابر دولت مسئول هستند. وی تنها 8 وزیر با اختیارات بسیار گسترده در کابینه خود جای داده بود. هنگامی که نمایندگان مجلس درباره کم بودن تعداد وزیران و وسیع بودن حوزه اختیارات آنان از صدراعظم سؤال کردند، وی در پاسخ گفت: «در قانون اساسی در باب مسئولیت وزیران و تعداد آنها هیچ سخنی به میان نیامده،بنابراین اعتراض بیمورد است.»9
انتصاب احمد میرزا پسر محمدعلیشاه به ولیعهدی ـ 19 اسفند ـ و عزل ظلالسلطان برادر شاه و حاکم اصفهان ـ 25 اسفند ـ که با پافشاری علما و مراجع و متعاقب تظاهرات اعتراض آمیز مردمی صورت گرفت، از دیگر رویدادهای سال 1285 بود.
در اردیبهشت سال 1286 کابینه میرزا علیاصغر خان اتابک با اکثریتی ضعیف از مجلس رأی اعتماد گرفت. در ماههای بهار 1286 اجتماعات مشروطهخواهان در نقاط مختلف کشور افزایش بیشتری یافت. طلاب و روحانیون در سوم تیر ماه این سال به رهبری شیخ فضلالله نوری در حرم حضرت عبدالعظیم متحصن شدند و مشروطه منهای مشروعه را خلاف اسلام دانستند. شیخ فضلالله نوری همراه با سید احمد طباطبایی در تلگرامهائی به علمای شهرهای ایران بر ضرورت رعایت موازین شرعی در قیام مشروطه تأکید کردند. این تأکیدات زمینهساز فاصله گرفتن تدریجی متدینین از سایر رهبران سیاسی جنبش مشروطه بود.
در نهم شهریور 1286 روسیه و انگلستان قرارداد معروف 1907 را که ایران را به مناطق تحت نفوذ دو کشور تقسیم میکرد به امضا رساندند. طبق این توافق قسمت شمالی ایران شامل شهرهای پرجمعیت و مراکز عمده تجاری از خط فرضی بین قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف و مرز افغانستان، منطقه نفوذ روسیه شناخته شد و قسمت جنوبی که دارای ارزش سوقالجیشی برای دفاع از هند بود از خط فرضی بین بندر عباس، کرمان، بیرجند، زابل و مرز افغانستان منطقه نفوذ انگلستان و قسمت میانی هم منطقه بیطرف و متعلق به دولت ایران شناخته شد.
گفته میشود دولت ایران پس از گذشت یک ماه از انعقاد این پیمان از طریق وزیر مختار آمریکا در جریان متن فارسی آن قرارگرفت. افشای این قرارداد در ایران موجب هیجان عمومی و اعتراضات شدیدی گردید و مجلس شورای ملی به اتفاق آراء آن را مردود و بیاعتبار شناخت. با این وجود، روسها و انگلیسیها عملاً این پیمان را به اجرا گذارده و پس از آغاز جنگ جهانی اول دخالتهای وسیعی در شهرهای ایران به عمل آوردند.
ترور میرزاعلیاصغر خان اتابک رئیسالوزرا در مقابل مجلس که درست در روز انعقاد قرارداد 1907 صورت گرفت، از دیگر رویدادهای قابل تأمل شهریور1286 است. پس از این ترور، میرزااحمدخان مشیرالدوله رئیسالوزرا شد.
در پانزدهم مهر این سال متمم قانون اساسی تحت نظارت علما در مجلس تصویب شد. متمم قانون اساسی مشتمل بر 105 اصل با اعمال نفوذ روحانیت و جناح متعهد مجلس تنظیم شد و پس از نظارت شخصیتهایی چون آیتالله شیخ فضلالله نوری، آیتالله سید محمد طباطبایی، آیتالله سید عبدالله بهبهانی و ... در 15 مهر 1286 به امضای محمد علی شاه رسید.
گرچه تشکیل مجلس شورا، تدوین قانون اساسی و تصویب متمم آن از جمله دستاوردهای جنبش مشروطیت است ولی آنچه که در تاریخ، مبنای شکلگیری «مشروطه» شناخته شده، صدور فرمان تأسیس مجلس در مرداد 1285 هجری شمسی است. از این تاریخ تا حادثه کودتای رضاخان که به منزله مرگ مشروطیت بود طی یک دوره 15 ساله، ایران شاهد حوادث فراوانی بود. مجلس اول مشروطه 2 سال پس از شروع در 1287 توسط نظامیان روس و به یاری حکومت وقت که مشروطیت را تهدیدی علیه پایههای قدرت خود میدانست به توپ بسته شد. سپس در فضای اختناق ایجاد شده بسیاری از رجال آزادیخواه و روحانیون دلسوز و معتمدین جامعه از جمله روزنامهنگاران به دار آویخته شدند. در مرحله بعد از یکسو تهران به تصرف مشروطهخواهان درآمد و از سوی دیگر وقوع جنگ اول جهانی سبب گسترش مداخلات قوای بیگانه در شمال و جنوب و غرب ایران شد. قراردادهای سری 1907 و 1915 نیز ایران را به مناطق تحت نفوذ آنها تبدیل کرد.
نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه دوره مجلس، سه پادشاه قاجار و حدود 30 دولت بود. این نهضت گرچه به سلسله یکصدوسی ساله قاجار خاتمه بخشید ولی کودتای رضاخان نیز تیر خلاصی بر پیکره نیمهجان آن در سال پایانی قرن دوازدهم هجری شمسی محسوب میشد.
بدین ترتیب نهضتی که اوائل سال 1285 با تحصن و اعتراض و فریاد مشروطهطلبان و آزادیخواهان اوج گرفت، در اواخر سال 1299 با کودتای رضاخان میرپنج سوادکوهی به خاموشی گرائید.
پانوشتها: 1ـ اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا روز 23 فروردین 1279 آغاز شد و 7 ماه به طول انجامید. او در این سفر از روسیه، اتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه و ترکیه دیدن کرد. دومین سفر او روز 22 فروردین 1282 شروع شد و 6 ماه به طول انجامید. در این سفر نیز وی از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، ایتالیا و انگلستان دیدار کرد. مسافرت سوم شاه به اروپا نیز 16 خرداد 1284 آغاز شد و 4 ماه به درازا کشید ـ سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی 2ـ انقلاب 1905 توسط هزاران کارگر اعتصابی و متعاقب انتشار خبر شکست روسیه در جنگ علیه ژاپن به وقوع پیوست و نقطه اوج آن، قتل عام کارگران در 22 ژانویه 1905 بود. این حادثه که در مقابل قصر تزار نیکلای دوم به وقوع پیوست در تاریخ روسیه به عنوان «یکشنبه خونین» نامگذاری شده است. کشتار مذکور زمینه یک انقلاب را در سراسر روسیه به وجود آورد که ثمره آن تن دادن تزار به تشکیل مجلس نمایندگان موسوم به «دوما» بود. 3ـ دوما عنوان مجلسی است که تزار نیکلای دوم در 19 اوت 1905 در یک عقبنشینی در برابر انقلاب مردم روسیه، فرمان تأسیس آن را صادر کرد. دوما اولین پارلمان منتخب مردم روسیه بود که پس از 4 قرن سلطه مطلق تزارها بر این کشور تأسیس میشد. جلسات دوما عملاً از 1906 شروع شد و تا 1917 که سلطه تزارها بر روسیه ادامه داشت، علیرغم افت و خیزهای فراوان ادامه داشت. 4ـ جنبش تحریم تنباکو،قیام روحانیت به رهبری میرزای شیرازی علیه واگذاری انحصار کشت، جمع آوری، بستهبندی، قیمتگذاری، عرضه و فروش تنباکو به یک کمپانی انگلیسی بود. این قیام در 1270 شمسی و در دوران ناصرالدینشاه قاجار به وقوع پیوست. نهضت مشروطه 14 سال پس از شکلگیری قیام تحریم تنباکو آغاز شد. 5ـ در آن زمان حکومت انگلستان همزمان با تضعیف دولت روسیه تزاری تلاش داشت تا با نفوذ در دل نهضت مشروطه،خود را تکیهگاه مردم نشان دهد. هدف نهائی انگلیسیها کنترل نهضت و هدایت آن به سمت مقاصد دربار لندن بود. سردنیس رایت سفیر سابق انگلیس در ایران در خاطرات خود در موارد متعددی به برنامهریزی دولت متبوع خود برای تبدیل کردن سفارتخانه و کنسولگریهای کشورش در ایران به «مأمن» و «پناهگاه» مشروطهخواهان اشاره کرده است. کتاب «ایرانیان در میان انگلیسیها» ـ دنیس رایت ـ ترجمه کریم امامی ـ انتشارات نشر نو ـ 1365 ـ صص 384 ـ 372. 6ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 8/1/1363. 7ـ تاریخ جدید سیاسی؛ انتشارات هفته، محمود مهرداد، ص 255. 8ـ روزنامه جمهوری اسلامی؛ 8/1/1363. 9ـ روزنامه جمهوری اسلامی؛ همان.