در زمان امام رضا (علیه السلام)، شیعه پس از پشت سر نهادن فراز و نشیبها وارد مرحله ای شده بود که از ماهیت اصلی اش فاصله گرفته بود. بنابراین امام رضا (علیه السلام) با آگاهی به این موضوع در سخنرانیها و تعالیم خود در تثبیت تشیع کوشیدند
فاطمه نجفی کارشناس ارشد تاریخ در مقاله خود با عنوان «شخصیتشناسی یاران خاص امام رضا(ع) با معرفی چند تن از یاران نزدیک ایشان مانند احمد بن موسی الکاظم علیه السلام(شاهچراغ)، حسن بن علی بن زیاد الوشاء، دعبل بن علی بن رزین(دعبل خزاعی)، زکریا بن آدم، صفوان بن یحیی، محمد بن اسماعیل بن بزیع، اباصلت هروی و یونس بن عبدالرحمن به بررسی و بیان شاخصههای اصلی شیعه و پیروِ واقعی امام رضا (علیه السلام) که در واقع همان شیعه اصیل راه امامان معصوم (علیه السلام) است، پرداخته که متن آن به شرح زیر تقدیم میشود:
مقدمه
شیعه امام رضا علیه السلام کیست؟ شاخصهای مطلوب یک شیعه واقعی بر اساس مصادیق عینی مورد تأیید امام رضا علیه السلام چیست؟ اینها سؤالاتی است که بررسی و رسیدن به جواب آنها میتواند راهنما و الگوی زندگی بشر برای زندگی بهتر و قدم نهادن در راه آزادی و زندگی مطلوب باشد، زیرا با مطالعه زندگی ائمه اطهار در مییابیم که مطلوب ترین نوع زندگی، سبک زندگی آنهاست و تأسی به راه و منش آنها راهگشاست. تأسی به راه ائمه که در سخنان امام رضا علیهم السلام نیز بر آن تأکید میشود و از آن با عنوان «اطاعت از اوامر امام» (علیه السلام) یاد میشود نشانگر این موضوع است که شیعه امام رضا(علیه السلام)، همان شیعه امامان (علیهم السلام) در طول تاریخ، با همان معیارها و مصادیق است.
امام رضا(علیه السلام) با آگاهی و وقوف کامل به مصائب و مشکلاتی که از زمان شهادت امام علی (علیه السلام) در راه تفکرات شیعی ایجاد شده بود، در هر فرصت و موقعیتی که مقدور بود، برای آگاهی دادن و برشمردن ویژگیها و شاخصههای شیعه و رهروان واقعی ائمه اطهار(علیهم السلام) استفاده میکردند؛ زیرا شیعه بعد از شهادت امام علی(علیه السلام) تا زمان امام رضا(علیه السلام) با مشکلاتی که خلفا در راه مبارزه با جریان تشیع ایجاد کرده بودند، از مسیر اصلی خود خارج شده بود، به گونهای که با وجود مبارزات و استقامت ائمه (علیهم السلام) تا زمان امام رضا (علیه السلام) از اعتقادات اصلی شیعی و معیارها و مصادیق آن جز در میان اندک پیروانش چیزی باقی نمانده بود.
امام رضا (علیه السلام) با آگاهی و وقوف کامل به مصائب و مشکلاتی که از زمان شهادت امام علی (علیه السلام) در راه تفکرات شیعی ایجاد شده بود، در هر فرصت و موقعیتی که مقدور بود برای آگاهی دادن و برشمردن ویژگیها و شاخصههای شیعه و رهروان واقعی ائمه استفاده میکردند.
تعریف شیعه
برای بیان شاخصههای اصلی شیعه و پیروان اصلی امام رضا (علیه السلام) ابتدا باید تعریفی از شیعه بیان شود. در لغت واژه شیعه یعنی پیروان و یاوران یک شخص (لسان العرب، ج8، ص188) و در جای دیگر دو معنای ریشهای برای شیعه نام برده میشود: یاری و گسترش (مقاییس اللغه، ج3، ص235) در معنای اصطلاحی، شیعه دلالت دارد بر کسانی که جانشینی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را حق خانواده رسالت میدانند و در معارف اسلامی از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) پیروی میکنند.
شیعه معتقد به امامت امام علی (علیه السلام) از طریق نص و وصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و نام شیعه علی (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) بارها در سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دیده شده است. در همین زمینه، ام سلمه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند: «شیعة علی هم الفائزون یوم القیامة» یعنی پیروان علی تنها کسانی هستند که در روز قیامت اهل نجاتاند. (تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص 371)
در کل میتوان سه معنی را برای شیعه برشمرد:
1- کسی که دوستدار علی (علیه السلام) و فرزندان اوست، به این اعتبار که آنان خاندان پیامبرند و خداوند در قرآن مودّت آنان را واجب ساخته و فرموده است: «بگو از شما برای رسالت، مزدی نمی خواهم، مگر مهرورزی نسبت به نزدیکانم.» (شوری، 23) و شیعه به این معنی، جز بر نواصب که دشمن علی (علیه السلام) و خاندان اویند، به همه مسلمانان اطلاق میشود.
2- کسی که علی (علیه السلام) را بر عثمان یا بر همه خلفا برتری میدهد، با اعتقاد بر اینکه او چهارمین خلیفه است و دلیل مقدم دانستن او روایات فراوانی است که درباره فضایل و مناقب او از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده و اصحاب حدیث آنها را در مجموعههای حدیثی خود آوردهاند.
3- کسی که از علی (علیه السلام) و فرزندان او پیروی می کند، به اعتبار این که آنان جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و پیشوایان مردم پس از اویند و آن حضرت ایشان را به فرمان خدا برای این مقام نصب کرده است. (سیمای عقاید شیعه، ص21)
شیعه معتقد به امامت امام علی (علیه السلام) از طریق نص و وصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و نام شیعه علی (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) بارها در سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دیده شده است.
شیعه از دیدگاه امام رضا (علیه السلام)
امام رضا (علیه السلام) در تعالیم خود، شیعه را تنها در چند واژه یعنی اطاعت از اوامر امام و تسلیم امام بودن تعریف کردهاند. چنانکه از محمد بن ابی نصر بزنطی، یکی از اصحاب و یاران امام رضا (علیه السلام) نقل شده است: «امام رضا علیه السلام در نامهای به من چنین نوشت، به درستی که شیعه ما کسی است که از ما متابعت کند و مخالفت ما را نکند و در هنگام ترسِ ما ترسناک و در هنگام آرامی و امنیتِ ما آرام باشد. خدا میفرماید: اگر نمیدانید از دانایان و آگاهان بپرسید. (نحل، 43) چرا از هر گروهی از آنان طایفهای کوچ نمیکند تا در دین آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند. (توبه، 122) بنابراین سؤال کردن و رجوع به ما بر شما واجب است.» (تفسیر عیاشی، ج2، ص117) هم چنین در جای دیگری در خصوص تسلیم بودن به امر امام می فرمایند: «شیعیان ما کسانی هستند که تسلیم امر ما و گفته ما و مخالف دشمنان ما باشند و کسی که چنین نباشد شیعه ما نیست.» (وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۸۳)
بنابراین در بیان ویژگیهای شیعه و پیرو واقعی امام رضا و ائمه اطهار (علیهم السلام) ویژگی تبعیت اصلی ترین ویژگی است و شیعه واقعی کسی است که با اطمینان کامل به رهبر، به دنبال وی رهسپار شود و از ناملایمات عبور کند، بدون اینکه تردیدی از راهِ در پیش گرفته به خود راه دهد. شیعه اطمینان کامل به رهبر خود دارد. چنانکه امام (علیه السلام) در یکی از دیدارها با افرادی که ادعای تشیع میکردند با ذکر نام شیعیان واقعی ویژگی آنها را گوشزد میکنند: «همانا شیعه علی علیه السلام، افرادی مانند حسن و حسین علیهماالسلام، ابوذر، سلمان، مقداد، عمار و محمد بن ابی بکر بودند که هیچ گونه مخالفتی با اوامر آن حضرت نمینمودند، و هیچ گاه کاری که مورد نهی آنها بود، انجام نمیدادند.» (بحارالانوار، ج 68، صص158-159؛ وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۱۷)
در بیان ویژگیهای شیعه و پیرو واقعی امام رضا و ائمه اطهار (علیهم السلام) ویژگی تبعیت اصلی ترین ویژگی است و شیعه واقعی کسی است که با اطمینان کامل به رهبر، به دنبال وی رهسپار شود و از ناملایمات عبور کند بدون اینکه تردیدی از راهِ در پیش گرفته به خود راه دهد.
امام (علیه السلام) هم چنین در ادامه دیدار، ویژگی افرادی را که مدعی تشیعاند بر میشمارد: «شما وقتی که میگویید ما شیعه علی علیه السلام هستیم، در بیشتر اعمال، با دستورهای آن حضرت مخالفت و در انجام فرائض کوتاهی مینمایید و در رعایت حقوق برادران، سستی میکنید، آنجا که تقیه واجب است تقیه نمیکنید و آنجا که حرام است تقیه میکنید. اگر شما به جای شیعه بگویید ما از دوستان اولیای خدا و دشمن دشمنان آنها هستیم، شما را در این قول رد نمی کنم، ولی شما ادعای مقام ارجمند شیعه می کنید اما ادعای شما با اعمال شما سازگار نیست، شما راه هلاکت را میپیمایید مگر این که با توبه و انابه، ضایعات گذشته را جبران کنید.» (همان)
امام رضا (علیه السلام) با درک خطراتی که مبانی اعتقادی شیعه را تهدید میکرد از فرصتهای مناسب برای یادآوری این ویژگیها استفاده میکردند و در هنگام سفر به خراسان و در شهرهای بر سرِ راه، برای مردم سخنرانی کرده و مبانی فکری شیعه را بیان می کردند، بارزترین نمونه آن بیان حدیث سلسله الذهب در جمع مردم نیشابور است که در آن امام (علیه السلام) فرمودند: «من از پدرانم شنیدم و آنان از پیامبر(ص) شنیدند و او از خداوند باری تعالی شنید که فرمود: «لا اله الا الله قلعه محکم من است هر آن کس داخل آن شود از عذاب ایمن است» سپس با کمی تأمل فرمود: این مطلب شروطی دارد که یکی از شرایط آن، پذیرش ولایت من (اهل بیت پیامبر(علیهم السلام)) است.» (تاریخ تشیع در ایران، ص54)
امام رضا (علیه السلام) که مبانی اعتقادی شیعه را در خطر میدیدند از فرصتهای مناسب برای یادآوری این ویژگیها استفاده میکردند، چنانکه در هنگام سفر به خراسان و در شهرهای بر سرِ راه با مردم سخن میگفتند و مبانی فکری شیعه را بیان میکردند.
در روایت مشابه دیگری نیز آمده است: «و جبرئیل از قول خداوند متعال فرمود: منم خدایی که نیست خدایی جز من، پس عبادت کنید مرا و هر کس از شما با اخلاص به لا إله الا الله شهادت دهد، همانا او وارد قلعه و دژ من شده است، و هر کس وارد دژ من شود، از عذابم در امان خواهد بود.» در این هنگام از امام (علیه السلام) پرسیدند که اخلاص در شهادت چیست؟ و آن حضرت علیه السلام فرمود: «طاعۀ الله و طاعۀ رسول الله ولایۀ أهل بیته علیهم السلام» (بحارالانوار، ج 41، ص 121)
هم چنین در تأکید به همراهی با ائمه علیهم السلام و پیروی از ایشان به یکی از اصحاب خود میفرمایند: «ای پسر ابی محمود! وقتی دیدی مردم به چپ و راست میروند تو ملازم طریقه و روش ما باش، زیرا هر کس با ما ملازم و همراه باشد ما با او همراه خواهیم بود و هر کس از ما جدا شود ما نیز از او جدا خواهیم شد.» (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، 615) در این خصوص تأکید امام رضا (علیه السلام) در فرمانبرداری از اهل بیت (علیهم السلام)، بارها در منابع ذکر شده است مانند: «شیعیان ما تسلیم أمر و ولایت ما هستند، به گفته ما عمل میکنند و دشمنان ما را دشمن میدارند، و در غیر این صورت پیرو ما نخواهند بود». (مُسندالامام الرضا (علیه السلام)، ج۱، ص۲۳۵)
امام (علیه السلام) در مناظره با علمای ادیان دیگر، که در زمان حضور امام (علیه السلام) در خراسان و توسط مأمون عباسی فراهم شده بود، از فرصت استفاده میکردند و به تبیین اصول تشیع میپرداختند. (عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج2، ص170) هم چنین در نامههایی که ایشان به یاران خود مینوشتند در آن مبانی شیعه را تبیین میکردند. (تاریخ تشیع در ایران، صص 158-157).
استفاده از این روشها برای شناساندن جریان اصیل تشیع که کاملاً در راستای تعالیم پیامبر و امامان پیشین بود، توانست در این دوره زمانی و بعد از سختگیریهایی که در دوره هارون بر شیعیان و امام موسی کاظم (علیهالسلام) روا شده بود تا حدودی وضعیت فکری و اعتقادی شیعیان را تثبیت کند و در این دوره شاهد حضور و فعالیت شیعیان و یاران امام رضا (علیه السلام) هستیم.
استفاده از این روشها برای شناساندن جریان اصیل تشیع، که کاملاً در راستای تعالیم پیامبر و امامان پیشین(علیهم السلام) بود توانست تا حدودی وضعیت فکری و اعتقادی شیعیان را تثبیت کند و در این دوره شاهد حضور و فعالیت شیعیان و یاران امام رضا (علیه السلام) هستیم که با هدف شناساندن تشیع اصیل فعالیت میکردند.
در ادامه به معرفی چند تن از یاران خاص امام رضا (علیه السلام) که با بهره گیری از تعالیم امامان پیشین و امام رضا (علیهم السلام) در حفظ و پیاده کردن جریان اصیل تشیع در جامعه کوشیدند، میپردازیم.
یاران خاص امام رضا (علیه السلام) در زمان حیات ایشان
احمد بن موسی الکاظم علیه السلام: ایشان به شاهچراغ شهرت دارند و مدفنشان در شهر شیراز است. به «امین ولایت» مشهورند؛ زیرا پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم علیه السلام، مردم به سبب شخصیت والای احمد بن موسی گمان میکردند، احمد امام بعدی است و بر در خانهاش تجمع کردند تا با او بیعت کنند. احمد بن موسی از آنان بیعت گرفت و سپس بر منبر رفت و خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت بیان کرد و سپس فرمود: «ای مردم، هم چنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کردهاید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی الرضا (علیه السلام) هستم، او پس از پدرم، امام و خلیفه ی به حق و ولی خداست، از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.» پس مردم با احمد بن موسی همراه شدند و خدمت علی بن موسی علیه السلام رسیدند و به امامت آن بزرگوار اعتراف کردند. امام رضا (علیه السلام) نیز در حق ایشان چنین دعا کردند: «همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.» (الملل و النحل، ص170-169؛ بحارالانوار، ج8، ص308) ایشان در نهایت و در راه پیوستن به مولای خویش امام رضا (علیه السلام) که در خراسان حضور داشتند وارد شیراز شد و در آنجا بعد از نبردی سخت با سپاهیان قُتلُغ خان حاکم فارس به شهادت رسید.
حسن بن علی بن زیاد الوشاء: از اصحاب امام رضا (علیه السلام) ملقب به بزیع، و از افراد برجسته و برگزیده امامیه (الفهرست، ص54) و از محدثین بزرگ شیعه بود که بعد از وفات امام موسی کاظم (علیه السلام) در پذیرش امامت حضرت رضا (علیه السلام) تردید کرد و واقفی شد و بعد از مدتی با مشاهده ی معجزاتی از امام رضا (علیه السلام) معتقد به امامت آن حضرت و امامان بعدی شد و تا زمان امام هادی (علیه السلام) را درک کرد. (الجامع لرواة و اصحاب الامام الرضا (علیه السلام)، مشهد، ج1، ص195) او از خانواده ای اهل ایمان و معتقد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) برخاست چنانکه نجاشی درباره ی جد مادری او می نویسد: الیاس بن عمرو یکی از بزرگان یاران حضرت امام صادق علیه السلام و معتقدان به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است و گرایش عمیقی به این خاندان دارد. (رجال نجاشی، ص 78)
دعبل بن علی بن رزین: دعبل خزاعی از خانوادهای شاعر و دوستدار اهل بیت، شاعر مشهور اهل بیت (علیهم السلام) و راوی حدیث بود که کتاب طبقات الشعرا از تصنیفات اوست. در انتقاد از خلفای عباسی و دشمنان خاندان پیامبر ابا نداشت و علت قتلش هجو خلفای عباسی بود. (الغدیر، ج2، ص 547) وی قصیدهای درباره تاریخ شیعه سرود و در حضور امام رضا (علیه السلام) خواند و آن حضرت لباسی از خز به همراه 600 دینار به او بخشید. دعبل زمان امام جواد (علیه السلام) را نیز درک کرد. (رجال طوسی، ص376)
دعبل خزاعی شاعر مشهور اهل بیت (علیهم السلام) که کتاب طبقات الشعرا از تصنیفات اوست. وی قصیدهای در حضور امام رضا (علیه السلام) خواند و آن حضرت لباسی از خز به همراه 600 دینار به او بخشید.
زکریا بن آدم: زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی از اصحاب ثقه امام موسی کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) بود و در نزد امام رضا (علیه السلام) از منزلت خاصی برخوردار بود و زمان امام جواد (علیه السلام) را نیز درک کرد. (معجم رجال الحدیث، ج8، ص282) او در قم سکونت داشت. شیخ طوسی، زکریا بن آدم را از اصحاب امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم السلام) معرفی میکند. (قاموس الرجال، ج4، ص456) با درگذشت امام موسی کاظم (علیه السلام) و شکل گیری جریان واقفیه، زکریا در منطقه قم توانست از گسترش این اعتقاد انحرافی جلوگیری کند و جریان تشیع را از گزند حفظ نماید. (عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ص33) وی وکیل و نماینده امام رضا و امام جواد (علیما السلام) در قم بود. (اصول علم الرجال، ص487)
صفوان بن یحیی: معاصر سه امام موسی کاظم و امام رضا و امام جواد (علیهم السلام) و نائب خاص امام رضا و امام جواد (علیهما السلام) بود و از افراد مورد وثوق امامیه بود و شیخ طوسی وی را موثق ترین افراد زمان خویش در حدیث و عابدترین آنها معرفی کرده است (الفهرست، ص 171) در حدیثی، که از امام جواد (علیه السلام) آمده است، میتوان تبعیت و وفاداری صفوان و دیگر یاران ائمه (علیهم السلام) را به ایشان دریافت: «خداوند از صفوان بن یحیی و محمد بن سنان راضی و خشنود گردد، زیرا آنها با من و پدرم هرگز مخالفت نکردند.» (معجم رجال الحدیث، ج17، ص162)
در حدیثی دیگر امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «خداوند به صفوان بن یحیی و محمد بن سنان و زکریا بن آدم بهترین پاداشها را بدهد، آنها نسبت به من وفادار بودند.» (همان، ص282)
محمد بن اسماعیل بن بزیع: از اصحاب امام رضا (علیه السلام) بود که شاگرد امام موسی کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) نیز بود. (جوابات اهل الموصل، ص21) او به حدی مورد عنایت امام رضا (علیه السلام) بود که در جمعی با شیعیان زمانی که نام وی به میان آمد امام فرمود: «دوست داشتم در میان شما شخصیتی همانند محمد بن اسماعیل بن بزیع می بود». (رجال نجاشی، ص255) او از محدثان بزرگ بود و مدتی برای حمایت از شیعیان وزیر هارون عباسی شد.
محمد بن اسماعیل بن بزیع از اصحاب امام رضا (علیه السلام) و به حدی مورد عنایت امام رضا (علیه السلام) بود که در جمعی با شیعیان زمانی که نام وی به میان آمد، امام فرمود: «دوست داشتم در میان شما شخصیتی همانند محمد بن اسماعیل بن بزیع میبود».
امام رضا (علیه السلام) درباره مقام وزارت وی چنین فرمودند: «خداوند در دربار ستمگران دوستانی دارد که به خاطر آنان برهان و نشانه دین را روشن میکند و از دوستانش سختیها را دور میکند و امور مسلمانان را به صلاح میآورد. آنان پناهگاه مؤمنانند. نیازمندان به آنها مراجعه میکنند. اینانند مؤمنان راستین و امانتداران خدا در زمین. بهشت برای آنها خلق شده است و اینان برای بهشت. ای محمد! تو از این گونه افراد باش». (بحارالانوار، ج15، ص213)
اباصلت هروی: از یاران خاص امام رضا (علیه السلام) و محرم اسرار و همراه همیشگی ایشان بود. او نزد همه رجال شناسان شیعه، و اکثر علمای اهل سنت مورد وثوق است. واقعه شهادت امام رضا (علیه السلام) و ماجرای خوردن انگور زهرآگین از دست مأمون عباسی را اباصلت نقل کرده است. (اعلام الوری، ج 2، ص80)
ابراهیم بن هاشم نقل میکند که امام رضا (علیه السلام) به اباصلت هروی فرمود: «آیا تو نیز مانند دیگران، به آنچه خداوند متعال نسبت به ما واجب کرده یعنی ولایت ما منکر هستی؟ اباصلت جواب داد: به خدا پناه میبرم، بلکه من به ولایت شما اقرار دارم». (بهجه الآمال، ج5، ص155)
یونس بن عبدالرحمن: از یاران امام رضا (علیه السلام) و از محدثین ثقه شیعه است. در گزارش تمامی دانشمندان شیعی و تراجم از یونس بن عبدالرحمن در زمره یکی از یاران امام موسی کاظم و امام رضا (علیهماالسلام) نام برده شده است. (رجال علامه، ص 184).
در تأیید یونس بن عبدالرحمن از سوی امام رضا (علیه السلام)، فضل بن شاذان نیشابوری از عبدالعزیز مهتدی که وکیل امام رضا و امام جواد (علیهماالسلام) در قم بود نقل میکند که: «از حضرت رضا (علیه السلام) پرسیدم: من در هر موقعیتی نمیتوانم به حضور شما مشرف شوم؛ برای فرا گرفتن مسائل و احکام دینی خود، از چه کسی سؤال کنم؟ امام در جواب فرمود: از یونس بن عبد الرحمن.» (رجال کشی، ج2، ص779) هم چنین از همین راوی خبر دیگری نقل شده است که گفت: «از حضرت رضا (علیه السلام) پرسیدم: آیا یونس بن عبد الرحمن نزد شما مورد اطمینان و اعتماد هست تا احکام دین را از او فرا گیرم؟ امام فرمود: بله.» (همان، ج2، ص884)
نتیجه
با تلاشهای امام رضا (علیه السلام) در بازشناسی جریان اصیل تشیع و ویژگیهای شیعیان واقعی، در این دوره شاهد انسجام نسبی در میان پیروان شیعه امامیه هستیم تا حدی که پس از شهادت امام رضا (علیه السلام) و با وجود کودکی امام جواد (علیه السلام)، از شکل گیری فرق شیعی اثری دیده نمیشود. با تعالیم و روشنگریهای امام رضا (علیه السلام) در خصوص تشیع اصیل و تربیت شاگردان و هم چنین روشهایی که امام (علیه السلام) در بازشناسی جریان تشیع در پیش گرفتند، توانستند جریان تشیع را که در ابتدای امامت ایشان با آفاتی نظیر جریان واقفیه رو به رو شده بود، حفظ کنند و با تذکراتی که بارها و بارها در میان مردم در خصوص ویژگیهای شیعه واقعی میدادند مبانی فکری جریان تشیع را تبیین و گوشزد کنند.
با تفکر در اهتمام و کوشش امام رضا (علیه السلام) برای تبیین مبانی فکری تشیع، در می یابیم که ایشان با وقوف کامل به هدفمند بودن تعالیم ائمه اطهار (علیهم السلام)، از اولین تا آخرین امام، جریان فکری شیعه را هدایت میکردند و در جریان سخنرانیهای ایشان نیز اشاره به شیعه امام علی (علیه السلام)، مشخص میسازد که جریان تشیع از زمان امام علی (علیه السلام) تا زمان امام زمان (علیه السلام) بر اصول ثابتی استوار است و مبانی آن در طول تاریخ و با گذشت زمان تغییر پذیر نیست. چنانکه در احادیثی نسبت به یاران وفادار و خاص امام رضا و امام جواد (علیهمالسلام) که از زبان امام جواد (علیه السلام) ذکر شده است، میتوان همان مؤلفه اصلی یعنی مخالفت نکردن با امام و وفاداری به ایشان را مشاهده کرد.
فهرست منابع:
- قرآن کریم
- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت: دار احیا التراث العربی، 1403 ق.
- تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1369.
- تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، بیروت: دارالفکر، 1415ق.
- تفسیر عیاشی، ابوالمنظر محمد معروف به عیاشی، تهران: مکتبه العلمیه الاسلامیه.
- الجامع لرواة و اصحاب الامام الرضا (علیه السلام)، محمد مهدی نجفی، مشهد: الموتمر العالمی للامام الرضا(ع)، 1407ق.
- جوابات اهل الموصل، شیخ مفید، بی جا، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، بی تا.
- رجال طوسی، محمد بن حسن طوسی، نجف: منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، 1380ق.