خداوندا، هر کس که حاجت به یکى از بندگان تو برد یا یکى از بندگانت را سبب روا شدن حاجت خود پندارد، جز حرمان نصیبى حاصل نکند و سزاوار است که تو احسان از او بازگیرى.
بی تردید سبک و سیاق ائمه معصوم علیهم السلام در همه امور راهگا و راهنمای ما برای توفیق است و از جمله این امور دعا و طلب حاجت کردن از خدای متعال است که امام سجاد (ع) در دعای سیزدهم صحیفه سجادیه به زیبایی تمام نحوه درخواست بنده به پیشگاه الهی را آموزش می دهد.
بار خدایا، اى آنکه درگاه تو آخرین مقصد حاجات است و تنها در نزد توست که به خواستها توان رسید. اى خداوندى که در برابر نعمتهایت بهایى نستانى. اى خداوندى که زلال عطایت را به منت تیره نگردانى. اى خداوندى که همگان به تو بىنیاز شوند و کس را از تو بىنیازى نیست. اى خداوندى که همگان را به تو رغبت است و کس را رخ تافتن از تو میسر نیست. اى خداوندى که هر چه خواهندگان از تو خواهند، خزاین نعمتت فنا نپذیرد. اى خداوندى که ناموس حکمتت را هیچ وسیلهاى و سببى دگرگون نسازد. اى خداوندى که حاجت حاجتمندان از تو منقطع نشود. اى خداوندى که دعاى دعاکنندگانت به رنج نیفکند. به بىنیازى از آفریدگانت خود را ستودهاى و تو سزاوارى که از آنان بىنیازى گزینى. آفریدگانت را به نیازمندى وصف کردهاى و آنان را سزاست که به تو نیازمند باشند. پس هر که بخواهد نیازمندى خویش را به خواهش از درگاه تو رفع کند و گرد بینوایى از چهره خود بیفشاند، حاجت خود از جایى خواسته که بایدش خواست و به دریافت مقصود از راهى رفته است که بایدش رفت.
خداوندا، هر کس که حاجت به یکى از بندگان تو برد یا یکى از بندگانت را سبب روا شدن حاجت خود پندارد، جز حرمان نصیبى حاصل نکند و سزاوار است که تو احسان از او بازگیرى.
بار خدایا، مرا به تو حاجتى است که کوشش من از دست یافتن به آن قاصر آمده بود و راههاى چاره به روى من بسته شده بود. نفس من مرا واداشت که برآوردن آن نیاز، از کسى خواهم که او خود به روا شدن حاجت نیازمند توست و براى دست یافتن به خواستهایش از تو بىنیاز نیست. و این خود خطایى بود از خطاهاى خطاکاران و لغزشى از لغزشهاى گنهکاران. سپس به هشدار تو از خواب غفلت بیدار شدم و به توفیق تو پس از لغزش بر پاى خاستم و چون به صوابم راه نمودى دیگر به سر در نیامدم و باز گردیدم. گفتم: منزه است پروردگار من، چگونه نیازمندى دست نیاز به سوى نیازمند دیگر برد و چسان بینوایى به بینواى دیگر روى کند؟ پس، اى خداوند من، با رغبتى تمام آهنگ تو کردم و با اعتماد به تو روى امید به درگاهت آوردم و دریافتم که هر چه فراوانتر از تو خواهم باز هم در برابر توانگریت نا چیز است و بخشش را هر چه فزونتر خواهم در برابر گشادگى باب عطایت باز هم حقیر است و کرم تو از سؤال هیچ سائلى به تنگنا نمىافتد و دست عطاى تو فراتر از هر دست دیگر است.
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و با من از کرم و عدل خود آن کن که فضل تو را در خور است نه استحقاق مرا. من نخستین کسى نیستم که سزاوار منع و طرد بودن و اکنون به تو رغبت یافت و تو به عطاى خود او را نواختى. من نخستین کسى نیستم که مستوجب حرمان از درگاه تو بود و دست طلب به سوى تو دراز کرد و تو نومیدش نساختى.
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و دعاى مرا اجابت کن و به ندایم پاسخ گوى و به زاریهاى من رحمت آور و آوازم را بشنو. مرا از خود نومید مکن، رشته پیوندم را با خود مگسل و در این نیاز که اکنون مراست، یا هر نیاز دیگر، به درگاه دیگرم مران. یاریم نماى که مطلبم برآید و حاجتم روا شود و به خواستهام برسم، پیش از آنکه این مکان را ترک گویم بدان سان که سختی ها را بر من آسان سازى و در هر کار آنچه را خیر من در آن نهفته است مقدر دارى.
بر محمد و خاندان او درود بفرست، درودى پیوسته و دم افزون و بى انقطاع و ابدى. و این درود را یاور من ساز و وسیله برآمدن حاجتم گردان، که تو فراخ نعمت و بخشندهاى.
اى پروردگار من، حاجت من این است ... (حاجت خود یاد کن و سر به سجده بگذار و بگوى) فضل تو آسوده خاطرم گردانید و احسان تو مرا به سوى تو راه نمود، تو را به تو و به محمد و آل محمد (ص) سوگند مىدهم که مرا نومید باز نگردانى.»