در دوران سلطنت محمدرضاشاه، انتخابات معنای واقعی خود را از دست داده بود. انتخابات مجلس که به مثابه اهرم تجلی اراده ملی بود، تحت سیطره حاکمیت و بالاخص شخص شاه قرار گرفت. برگزاری انتخابات آزاد در چنین شرایطی، سخنی گزاف و به دور از واقعیت بود.بدین ترتیب، انتخابات در زمان پهلوی، سازوکاری برای زیبا جلوه دادن ویترین حکومت بود؛ سازوکاری که بیشتر در جهت تقویت پایههای قدرت شاه به کار میآمد و از کارایی و فلسفه وجودی خود منحرف شده بود؛ انتخاباتی که از بالا و کانون قدرت، یعنی شخص شاه، هدایت و اجرا میشد.