۰
plusresetminus
صدراعظمان و نخست وزیران تاریخ معاصر ایران دو دسته بودند: عده ای که برای خدمت و برداشتن سنگی از پیش روی پای ملت این سمت را می پذیرفتند و همه هم و غم آنان بهروزی و سرافرازی این ملت بود و عده ای دیگر که این سمت را نقطه اتکایی برای مال اندوزی و فروختن ذخایر این مملکت و گرفتن رشوه از روس و انگلیس قرار داده بودند. گفت و شنود زیر میان مستوفی الممالک و خویشان او به خوبی می تواند این دو دسته را از هم تفکیک کند:
استعفا می دهم تا مملکت به مزایده گذاشته نشود
کافه تاریخ- اخبار تاریخی

 

صدراعظمان و نخست وزیران تاریخ معاصر ایران دو دسته بودند: عده ای که برای خدمت و برداشتن سنگی از پیش روی پای ملت این سمت را می پذیرفتند و همه هم و غم آنان بهروزی و سرافرازی این ملت بود و عده ای دیگر که این سمت را نقطه اتکایی برای مال اندوزی و فروختن ذخایر این مملکت و گرفتن رشوه از روس و انگلیس قرار داده بودند. گفت و شنود زیر میان مستوفی الممالک و خویشان او به خوبی می تواند این دو دسته را از هم تفکیک کند:

«در جلسه ای اقوام و خویشان مستوفی الممالک به ایشان می گفتند که آقا ما می رویم سرو صدا می کنیم و از شما حمایت می کنیم تا شما صدراعظم بشوید اما ایراد ما به شما این است که فورا می روید و استعفا می دهید. مستوفی به آنان گفته بود: شما از جریانات اطلاع ندارید، صلاح مملکت در همین است برای اینکه حضرات می آیند و از من مواردی را طلب می کنند که برای مملکت مضر است و به همین جهت من هم استعفا می دهم چون از طرفی می بینم عده ای منتظر صدارت و وزارت هستند و این حضرات می روند با سفرا صحبت می کنند و بدین ترتیب کم کم مملکت را به مناقصه می گذارند برای همین من زود استعفا می دهم که با همان نفر اول قضیه تمام شود و دیگر منافع مملکت به مزایده گذاشته نشود.»

 

https://www.cafetarikh.com/news/35659/
مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما