۲
plusresetminus
گفته می شود در میان جمعیت عظیمی که در راهپیمایی روزهای منتهی به 17 شهریور صورت گرفت، برخی از زنان فرزندان خود را به آغوش گرفته بودند و به طرف میدان ژاله در حرکت بودند. زنان قسمت عظیمی از نقش تداوم در مبارزه را به دوش گرفتند، همانگونه که در میدان ژاله بیشترین کشتار را دادند . . .
نقش زنان در انقلاب اسلامی

زنان به عنوان نیمی از جمعیت انسانی ایران، همواره نیروی مهمی در بسیاری از کنشهای اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر بوده­اند. این نقش در انقلاب اسلامی از نمود ویژه­ای برخوردار بوده و باعث شد تا حضور زنان در کنار سایر افراد و طبقات مختلف اجتماعی و سیاسی، محور مردمی بودن انقلاب را تکمیل کند. حضور زنان در قالب احزاب و گروههای خاص سیاسی و اجتماعی، سطوح مختلفی از اقدامات اعم از مبارزه مستقیم و غیرمستقیم را شامل می­شد و نقش مهمی در پیروزی انقلاب داشت که در ادامه به تبیین این حضور و نوع فعالیتهای زنان در انقلاب پرداخته می­شود.  

مشارکت سیاسی زنان در تاریخ معاصر ایران

حضور سیاسی و اجتماعی زنان در تاریخ معاصر ایران به دوران مشروطه بازمی­گردد. در این دوران با وقوع تحولات جدید که البته بسیاری از آن ریشه در آموزه­ها و اندیشه­های غربی نیز داشت، زنان آگاهی و فرصت حضور در تحولات دوران خود را یافتند. این مشارکت در سطوح مختلفی قابل مشاهده است. از مهمترین این فعالیتها می توان به تحرک و حضور زنان در انقلاب مشروطه اشاره نمود. درواقع «حضور زنان نیز در صحنه‌های انقلاب به دلیل شرایط ظلم و استبداد در سطح تمام جامعه بود. در اطلاعیه‌ای به تاریخ ربیع‌الثانی سال 1327ﻫ . ق خطاب به محمدعلی‌شاه، زن و مرد ایرانی به عنوان ملت مشروطه‌خواه معرفی شده بودند.»1 با گذشت زمان و وقوع تحولات سیاسی جدید از جمله سقوط حکومت قاجار و تشکیل پهلوی اول، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان وارد دوران جدید خود شد.  این تحولات با برخی اقدامات جدید رضاشاه همچون کشف حجاب همراه گردید که تبعات خاصی در حضور و مشارکت زنان در عرصه­های مختلف داشت. این سیاست گرچه با استقبال بخشها و گروههای سکولار همراه بود؛ اما در مقابل باعث شد تا «زنان مسلمان خود را خانه نشین کنند، تا اولاً حجاب و ارزشهای آن را حفظ شود و ثانیاً، به مبارزه با سیاست دولت رضاخانی بپردازند که به ظاهر خواستار حضور سیاسی – اجتماعی زنان بود و ثالثاً تشکلهای سیاسی زنان را که از یک سو وابسته به دولت و از سوی دیگر، مروج ارزشهای غرب بودند، بی­یار و یاور بگذارند و با شکست مواجه کنند.»2 سیاست حجاب اجباری گرچه در دوران حکومت محمدرضا شاه لغو گردید، اما شاه جدید نیز تلاش فراوانی جهت احقاق حقوق زنان به سبک غربی نمود تا از این طریق حمایت این بخش از جامعه را به سمت خود جذب نماید. اولین و چه بسا مهمترین گام در این زمینه در سال 41 و با تغییر قانون انتخابات و فراهم شدن شرایط جهت حضور زنان در مجلس شورا و سنا و هیئت دولت تحقق یافت؛ اما این اقدامات به جای اینکه زنان را پشتیبان حکومت و رژیم سازد به صورت یک نیروی مقاوم درآورد.3

 زنان نیرویی مقاوم در برابر رژیم شاه

گرچه فضای متفاوت سیاسی که در دوران پهلوی از طریق تغییرات حقوقی، اجتماعی و سیاسی به وجود آمده بود، به مزاق بخشهایی از جامعه از جمله گروههای نزدیک به حاکمیت و دربار خوش آمد و باعث بهره­گیری آنان از این فضا گردید؛ اما واقعیت آن است که بسیاری از زنان چندان از این وضعیت راضی نبوده و به مخالفت با رژیم در قالب گروههای مختلف و یا اشکال متفاوت برآمدند. جدا از فعالیت برخی زنان مخالف رژیم که گاه متأثر از ایدئولوژی خاص و اعتقادی آنان همچون حزب توده بود و در مواردی به دستگیری برخی از آنان همچون هما ناطق نیز منجر شده بود، بسیاری از زنان مسلمان با خواست اولیه بازگشت به اصول اولیه اسلامی و مبارزه غیرمستقیم در قالب راهپیمایی، انتشار اعلامیه­های امام و... به مخالفت با رژیم ­پرداختند. البته این فعالیتها تنها محدود به شکل غیرمستقیم نبود، بلکه مبارزه و مشارکت مستقیم آنان را نیز دربر می­گرفت. در این راستا اولین حضور منسجم و جدی زنان را می­توان در اعتراضات شهریور 1357 مشاهده نمود. حضور پرشور زنان در رویدادهای این ماه ابتدا در 13 شهریور و در نماز عید فطر آن روز که به امامت آیت­الله مفتح برگزار شد، رقم خورد.

اسناد و شواهد موجود در این زمینه از حضور چشمگیر زنان حکایت دارد. گفته می­شود در میان جمعیت عظیمی که در راهپیمایی روزهای منتهی به 17 شهریور صورت گرفت، برخی از زنان فرزندان خود را به آغوش گرفته بودند و به طرف میدان ژاله در حرکت بودند و برخی دیگر دست کودکان چهار- پنج ساله خود را گرفته و در حرکت بودند. زنان قسمت عظیمی از نقش تداوم در مبارزه را به دوش گرفتند، همانگونه که در میدان ژاله بیشترین کشتار را دادند. بنابراین رابطه آنان با رژیم دیگر قابل برای ترمیم نبود.4 در همین اعتراضات بود که محبوبه دانش‌آشتیانی، اولین زن شهید انقلاب اسلامی در راهپیمایی 17 شهریور به دست مأموران رژیم به شهادت رسید.

گفته می­شود آشتیانی در اکثر مواقع اعلامیه‌ها و کتاب‌های شریعتی و مطهری را در کیفش داشت و در برخورد با افرادی که عقاید انحرافی داشتند و یا در مقابل مأموران ساواک، بسیار شجاعانه عمل می‌کرد.5 حضور زنان در این رویداد در حدی بود که از دید خبرنگاران خارجی نیز پنهان نماند. چنانچه یک خبرنگار خارجی در اشاره به جمعیت زیادی که در این راهپیمایی شرکت کرده بودند، بر حضور زنان نیز تأکید کرده و می­نویسد: «این جمعیت پرشمار یکدل پوشش ناهمگونی داشتند، دانشجویان با شلوارهای جین، زنان با چادر، کارگران با لباس کار و....»6 گذشته از این، مبارزه زنان به صورت حضور در بسیاری از حرکتهای اعتراضی نزدیک به انقلاب نیز ادامه یافته و  از گسترده­گی زیادی برخوردار گردید. چنانچه طبق برخی شواهد آماری «در راهپیمایى 28 صفر (7 بهمن 1357) تهران، حدود پانصد هزار نفر زن حضور داشتند. شعارهاى آنان در این تظاهرات صلابت مردان را تعقیب مى‏کرد، آنان با نظمى کامل و جدا از مردم در این حرکت مهم سیاسى مذهبى حضور داشتند.»7 این روند تا آخرین روزهای منتهی به انقلاب ادامه داشت و زنان همچنان به عنوان نیرویی مهم در کنار سایر اقشار و گروههای مخالف، به مبارزه با رژیم پرداختند تا انقلاب ایران به عنوان انقلابی منحصربه فرد از حیث رهبری، مذهبی و مردمی بودن شکل بگیرد.


فهرست منابع

1. نونگاری زن و زنانگی در عصر قاجاریه «نشریه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زنان» دوره دوم پژوهشهای زنورانه، 1357، ش 3، ص  57، و ر، ک: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

2. جان فوران، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران: رسا، 1377، ص 359 .

3. جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هفدهم، 1391، ص 361

4.مدنی، همان، صص 350- 353

5. فهیمه دانش‌آشتیانی، «شهید محبوبه دانش در قامت یک خواهر: راهش را آگاهانه انتخاب کرده بود»، شاهد یاران، بهمن 1386، شماره 27، ص 17.

6.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چاپ یازدهم، 1384، ص 635

7. غلامرضا گلى‏ زواره‏ «پیشگامى زنان در نهضت امام خمینى(ره)» ماهنامه پیام زن،  1387، شماره 203، بهمن ۱۳۸۷/۱۱
https://www.cafetarikh.com/news/36350/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما