تلاش سپنتا برای پیدا کردن زن فارسی زبانی که حاضر به بازی در فیلم شود، به جایی نمی رسد و بناچار دست به دامن همسر راننده اردشیرخان می شود. صدیقه سامی نژاد که یک اشکال عمده هم داشت و آن لهجه غلیظ کرمانی اش بود. سپنتا با وسوسه «اولین هنرپیشه زن تاریخ سینمای ایران شدن» او را راضی می کند.