وقتی که نوبت به سخنرانی او رسید، دیگر نمایندگان خاموش شدند. وی نطق خود را با نشان دادن یک جلد قرآن آغاز کرد و از همه خواست که از جایگاه خود بلند شوند و با این کار گواهی دهند که برای دفاع از نظام مشروطیت سوگند یاد کرده اند.
رضاشاه در مجلس مخالفین اندک اما بسیار اثرگذاری داشت. از جمله مهمترین این مخالفین می بایست به دکتر محمد مصدق اشاره کرد. وی مخالفت خود با پادشاهی رضاشاه را پرشور، صریح و مستدل بیان کرد:
«وقتی که نوبت به سخنرانی او رسید، دیگر نمایندگان خاموش شدند. وی نطق خود را با نشان دادن یک جلد قرآن آغاز کرد و از همه خواست که از جایگاه خود بلند شوند و با این کار گواهی دهند که برای دفاع از نظام مشروطیت سوگند یاد کرده اند. همه چنین کردند. آنگاه مصدق در طولانی ترین و احساسی ترین سخنرانی روز، از دستاوردهای رضاخان تجلیل کرد، اما گفت که اگر وی می خواهد بر کشور حکومت کند، باید نخست وزیر شود، نه شاه. تمرکز قدرت سلطنتی و اجرایی و اداری در دست یک تن «ارتجاع محض» به وجود خواهد آورد، نظامی به غایت ناهنجار که حتی در زنگبار هم وجود ندارد. مصدق به تلویح نسبت به گرایش های اقتدارطلبانه ی رضاخان هشدار داد و پیش بینی کرد که ارتقای وی به مقام شاهی، به معنای بازگرداندن کشور به حکومت مطلقه خواهد بود.»1
1-استیفن کینزر، همه مردان شاه، ترجمه: شهریار خواجیان، تهران، نشر اختران، 1386، چاپ پنجم، ص 97