۰
plusresetminus
باب سیلورز ادعا داشت که هر آنچه براهنی راجع‌به رفتار وحشیانه و بربرصفتی مأموران شاه در شکنجه و آزارش نوشته، صحت دارد. او می گفت: يك زن روزنامه نگار آمریکایی به نام «فرانسیس فیتزجرالد» در سفری که قبلا به تهران داشت هنگام ملاقات با براهنی آثار شکنجه را در بدن وی مشاهده کرده است....
حفظ حاکمیت با زور و شکنجه

شکنجه مهمترین ابزار حکومت پهلوی برای حفظ قدرت و حاکمیت بود. شاه وجود هر گونه شکنجه را انکار می‌کرد ولی شواهد بسیاری از وجود شکنجه‌گاه‌ها و شکنجه‌های سخت زندانیان سیاسی وجود داشت. حتی بسیاری از نهادها و سازمان‌های بین‌المللی وجود شکنجه در حکومت پهلوی را تأیید کرده بودند:
«در نیویورك دو ملاقات مهم داشتم، که مسائل مطرح شده در هر دوی آنها با تمام جزئیات در ذهنم مانده است. اولین ملاقاتی بود با «باب سیلورز» و باربارا اپستاین» دو نویسنده نشريه «نقد کتاب نیویورك» (نیویورک ریویو آو بوکز) که به خواهش من در منزل یکی از دوستان آمریکائی صورت گرفت و علت آن هم گفتگو با این دو تن در مورد انتشار مطلبی راجع‌به ایران در نشریه مذکور بود. و موقعی‌که این دو نفر بعد از نیم ساعت تاخیر به منزل دوستم آمدند (و البته بر اثر وقت نشناسی خود مرا ناراحت کردند) از آنها راجع به علت چاپ چنین مقاله‌ای که مضمون اصلیش بررسی کتاب «تاجدار آد‌مخوار» نوشته «رضا براهنی» بود توضیح خواستم. «باب سیلورز» در این مقاله: براهنی را «شاعر ریشو، معلم دانشگاه آمریکائی ایندیانا و مردی دانا» توصیف کرده بود و ادعا داشت که هر آنچه براهنی راجع‌به رفتار وحشیانه و بربرصفتی مأموران شاه در شکنجه و آزارش نوشته، صحت دارد. او می گفت: يك زن روزنامه نگار آمریکایی به نام «فرانسیس فیتزجرالد» در سفری که قبلا به تهران داشت هنگام ملاقات با براهنی آثار شکنجه را در بدن وی مشاهده کرده است و همچنین گزارش‌های «جمعیت حقوقدانان دموکرات» و «سازمان عفو بین‌المللی» را شاهد می‌آورد، که توانسته‌اند حتی تعداد زندانی‌های سیاسی و تاریخ بازداشت آنها را دقيقاً مشخص کنند. باب سیلورز عقیده داشت: «شکنجه فقط بوسیله کسانی اعمال می‌شود که می‌خواهند با زور و ارعاب، قدرت و حاکمیت را در دست داشته باشند...».


منبع: پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه ح.ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، صص 41- 42 
 
https://www.cafetarikh.com/news/48368/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما