مجالس مقننه در دوره حکومت رضاشاه نیز چیزی کمتر از دولت نبود و بر حسب منافع انگلیس راه میپیمود. نمایندگان به دستور رضاخان انتخاب میشدند و بعد از انتخاب، نام نماینده ملت و مردم را میگرفتند
مجلس به دلیل بعد استبدادی حکومت، عملا هیچ اختیاری در برابر رضاشاه نداشت. با این حال بعد از تصفیه مخالفان رضاشاه، مجلس نیز ماهیتی ضدملی پیدا کرد و به ابزاری فرمایشی جهت برآوردن منویات حکومت تبدیل شد.
«مجالس مقننه در دوره حکومت رضاشاه نیز چیزی کمتر از دولت نبود و بر حسب منافع انگلیس راه میپیمود. نمایندگان به دستور رضاخان انتخاب میشدند و بعد از انتخاب، نام نماینده ملت و مردم را میگرفتند(!) بر حسب تمایل او لايحه و طرح به مجلس وارد و تصویب یا رد میشد. تعدادی مجسمه و ماشین بیاختیار که فقط یاد گرفته بودند کلماتی از قبیل بله، آفرین، احسنت، صحیح است بگویند و از ادای کلماتی چون مخالفم، صلاح مردم نیست، مخالف شریعت مقدس اسلام است و... خبر و اثری نبود، یک مشت انسانهای بیهویت و بيمحتوا، که به خاطر خوش آمد همسایه جنوبی (انگلستان) یا حقالسکوت دادن به همسایه شمالی (روسیه، شوروی) روی کرسی نمایندگی نشسته بودند و مقام و منصب همچو آیتالله شهید سید حسن مدرس (رحمة الله عليه) نخبه دیانت و سیاست را بناحق تصاحب و غصب کرده بودند، صبحها در مجلس چرت زده، گاه به خواب عمیق فرو میرفتند و شبها در مجالس عرق و ورق تا بصبح مشغول خوشگذرانی و عیاشی بودند. همتشان تصاحب مقامها و همتشان جمعآوری ثروت بود.»
منبع: تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، صص 59- 60