در سال 52 در قم اتفاقی افتاد که به کشته شدن یک پاسبان در بازار و دستگیری چند جوان نهاوندی منجر شد که گروه ابوذر را تأسیس کرده بودند. این اتفاق سبب شد که ساواک مصمم شود کنترل بیشتری بر قم اعمال کند.
در اوایل دهه 1350 یک گروه سیاسی مبارز به نام گروه ابوذر تشکیل شد که برخی از روحانیون نیز در جریان تشکیل آن بودند. این گروه در نهاوند که تاریخش پر از سند ایستادگی و مقاومتهای جانانه است گروهی با مشی اسلامی و با انتخاب نامی شورشگرانه و فریادگر یعنی "ابوذر" قدم در راه جهاد مسلحانه پنهانی گذاشتند و با تدوین ایدئولوژی و برنامه عملی به خودسازی و خودشناسی و آگاهسازی تودهها مشغول شدند. این گروه که عمر آن بسیار کوتاه بود به دلیل برخی از حوادث اتفاقی به طرز کامل منحل شد و منجربه تبعید و زندانی شدن برخی از روحانیون نیز شد.
«در سال 52 در قم اتفاقی افتاد که به کشته شدن یک پاسبان در بازار و دستگیری چند جوان نهاوندی منجر شد که گروه ابوذر را تأسیس کرده بودند. این اتفاق سبب شد که ساواک مصمم شود کنترل بیشتری بر قم اعمال کند. ساواک دریافته بود که این جوانان با چند تن از علمای قم ارتباط داشتهاند. بنابرین برای کنترل اوضاع و جلوگیری از تبلیغات سیاسی آنان و نیز ایجاد رعب و وحشت، تصمیم گرفت تعدادی از مدرسان حوزه علمیۀ قم را به شهرهای دوردست تبعید کند. گروه ابوذر در رمضان سال 1351 با حضور 6 نفر که بین 19 تا 24 سن داشتند و اغلبشان برادر و فامیل بودند تشکیل شد. آنان تحت تأثیر روحانیونی که از قم برای تبلیغ به نهاوند میآمدند، یا روحانیونی که از این شهر در قم تحصیل و تدریس داشتند، قرار گرفته، دست به تشکیل گروه ابوذر زدند. آیتالله ربانی شیرازی و مرحوم حجت الاسلام فاکر از افرادی بودند که این گروه با آنان ارتباط داشتند، این گروه برای به دست آوردن اسلحه، بسیار تلاش میکند و عاقبت که ناکام میماند به قم آمده، تصمیم میگیرد اسلحۀ یک پاسبان را بگیرد که به کشته شدن وی منجرمیشود. به هرحال این ماجرا سبب شد تا ساواک آن را بهانه کرده، به تبعید شماری از اساتید و روحانیون بپردازد.»
منبع: گروهی از نویسندگان، مجموعه مقالات (یادنامه آیتالله علی مشکینی)، جلد 2، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1392، صص 95-د96