عصر جدید حیرت میکرد که احزاب سیاسی و رجال متنفذ کشوری نسبت به نقض تمامیت ارضی کشور بیتفاوتند.
با آغاز جنگ جهانی اول و حمله انگلیس به جنوب کشور، اتفاقات جدیدی در کشور رخ داد. در واقع حمله انگلیس به ایران، واقعیتهای زیادی را نشان داد. بیکفایتی مسئولین، انفعال و عدم تصمیمگیری درست در شرایط بحرانی، از جمله واقعیتهایی است که روزنامه عصر جدید نیز به آن پرداخته است:
«همزمان با هجوم روسها به سمت پایتخت، جنوب کشور عرصه تاخت وتاز نیروهای متجاوز انگلستان بود. اهمیت موضوع به اندازهای بود که روزنامه محافظهکار عصر جدید، برای نخستین بار صفحه اوّل خود را به اخبار و تحلیل مسائل ایران اختصاص داد، حال آنکه صفحه نخست که همه یادداشت عصر جدید، نام داشت؛ مسائل جنگ را پوشش میداد. عصر جدید حیرت میکرد که احزاب سیاسی و رجال متنفذ کشوری نسبت به نقض تمامیت ارضی کشور بیتفاوتند. دولت مسئله را به مجامله میگذراند و روزنامهها هم آن گونه که باید و شاید اخبار فجایع جنگ ناخواسته و تحمیل شده به ملّت ایران را پوشش نمیدهند؛ واضح است که خود عصر جدید هم یکی از بهترین مصادیق این روزنامهها بود. عصر جدید نوشت: «حقیقتاً یک چیزی است که ما هیچ حکمت و دلیل آن را از هیچ نقطه نظر نمیتوانیم بفهمیم و آن اهمیت کمی است که اخیراً یک جمعی به حوادث فجیعه جنوب و شرق و شمال میدهند. این اهمیت ندادن اثر چیست؟ آیا از بیاطلاعی یا ساده گی است، آیا مقصود کمک به دشمنان ایران است؟ آیا فقط اهمال و سهل انگاری است؟ چه چیز است؟ چطور یک انسان معقول در حال طبیعی، چگونه یک نفر ایرانی، چگونه یک نفر علاقهدار به این آب و خاک، یا بیعلاقه ولی کسی که لااقل بر حسب ظاهر به عنوان همان علاقه خود را برای پیشرفت مقاصد آنهایی که قطعه قطعه از حدود وطن ما بریده و میبرند آلت قرار میدهد، این حوادث را به هیچ نشمرده و به این هم کفایت ننموده سایرین را که خوب میبینند ایران به کجا میرود به مورد طعن و ملامت میآورند؟!...»»
منبع: حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385، صص 150- 151