سردارسپه یکی از مضحکترین ناکامیهای دوره کاری خود را تجربه کرد. وی گول خورد و برای جنگ با شیخ محمره عازم خوزستان شده و اوضاعی آشفته و بسیار مفتضح به بار آورد
موضوع شیخ محمره و شکست او از رضاخان، موضوعی کاملا سیاسی است. بدین معنا که رضاخان با چراغ سبز انگلیس با دسیسه این کشور علیه شیخ محمره توانست او را شکست دهد. در واقع آنچه که باعث حذف شیخ محمره شد، نه توانایی سیاسی رضاخان، بلکه سیاستهای دوپهلوی انگلیس بود
«موری این قضیه را چنین ارزیابی میکند: «سردارسپه یکی از مضحکترین ناکامیهای دوره کاری خود را تجربه کرد. وی گول خورد و برای جنگ با شیخ محمره عازم خوزستان شده و اوضاعی آشفته و بسیار مفتضح به بار آورد. وی شیخ را در ناصری ملاقات و او را عفو کرد. سپس پسر او را با درجه سرهنگی به عنوان آجودان شخصی خود پذیرفت و راهی عراق شد و پس از بازدید از بغداد و زیارت عتبات عالیات به تهران بازگشت. وی دست خالی از این سفر بازگشت و تنها صورت حسابی یک میلیونی به همراه خود آورد که احتمالاً مستشاران آمریکایی ملزم به پرداخت آن هستند. اینکه چه اسراری میان سردارسپه و شیخ رد و بدل شد، هنوز فاش نشده است و به نظر میرسد در آینده نیز فاش نگردد. اگر شرایط «تسلیم» شیخ شرایطی قابل قبول و سودمند بود، باور نکردنی بود که سردارسپه حرفی از آن نزند و آنها را منتشر نکند. به هر حال نتیجه تلاشها و مبارزات سردارسپه، رضایتمندی بریتانیا را به دنبال داشت و جای تعجب نیست که اگر انگلیسیها به عنوان پاداش خدماتش به انگلستان، او را برای رسیدن به رأس قدرت در مملکت حمایت کنند، خواه این ریاست، ریاست جمهوری یا پادشاهی یا نیابت سلطنت باشد».»
منبع: محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، مترجمین سیدرضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، ص 231