اشرف در کتاب خاطرات خود: پنج ساعت بعد که من متولد شدم، دیگر از شور و هیجانی که به هنگام تولد برادرم پدید آمده بود، اثری دیده نمیشد
اشرف از همان دوران کودکی خود را در محیطی پر از رقابت و تبعیض مشاهده نمود. از این رو از همان اوان کودکی حس کینه و رقابت در او شکل گرفت و بعدها خود را در اشکالی چون فسادهای سیاسی و اقتصادی نشان داد. او همواره خود را محروم از محبتهای والدین میدید و آنها را به شکل عقده در خود پنهان نمود.
«پنج ساعت بعد که من متولد شدم، دیگر از شور و هیجانی که به هنگام تولد برادرم پدید آمده بود، اثری دیده نمیشد. شاید چندان منصفانه نباشد اگر بگویم که کسی مرا نمیخواست، اما این موضوع زیاد هم دور از واقعیت نیست. قبل از من خواهر دوست داشتنیم، شمس، به دنیا آمده بود، و حالا هم پسری متولد شده بود که رویاهای پدر و مادرم را برآورده میساخت. این حقیقت که من در همان روزی متولد شده بودم که محمدرضا پهلوی، ولیعهد و شاه آینده ایران، به دنیا آمده بود، همیشه این فکر را در من تقویت میکرد که هرگز نباید از پدر و مادرم انتظار داشته باشم محبت و علاقه خاصی نسبت به من اظهار نمایند.»
منبع: اشرف پهلوی، من و برادرم (خاطرات اشرف پهلوی با مقدمهای از محمد طلوعی)، تهران، نشر علم، ۱۳۷۶، ص 32