برنامههای اقتصادی چندگانه و به دنبال آن به ویژه در طی سالهای میانی دهه پنجاه شمسی تلاشهای گسترده برای تقویت بنیانهای سیستم نظامی کشور، ترجیحات اساسی حکومت کنندگان را آشکار میکند.
در دهه 1350، تلاشهایی برای اصلاحات اقتصادی و نظامی در کشور صورت گرفت. علیرغم آنکه موضوع اصلاحات یکی از موضوعات مهم حکومت برای حفظ بقای خود بود؛ اما برنامههای تدوین شده با مشکلاتی همراه بودند:
«تلاشهای ایران در دو عرصه نظامی و اقتصادی آغاز میگردد. برنامههای اقتصادی چندگانه و به دنبال آن به ویژه در طی سالهای میانی دهه پنجاه شمسی تلاشهای گسترده برای تقویت بنیانهای سیستم نظامی کشور، ترجیحات اساسی حکومت کنندگان را آشکار میکند. با این همه رخدادهای بعدی نشان میدهد که دستگاه برنامهریز حکومت، دانش سیاسی لازم و کافی را برای ایجاد تحولات ساختاری مناسب به عنوان پیش شرط اجرای درست تحول اقتصادی و نظامی ندارد. آن چه که اتفاق افتاد تحول اقتصادی در یک نظام بسته سیاسی بود. این مدل سیاست را به کناری میگذاشت تا تنها به مسائل اقتصادی و نظامی رسیدگی نماید. آمیزه حرکتهای اقتصادی - نظامی شاه با کم توجهی به مسائل سیاسی و نیازهای برخاسته از آن و بیتوجهی یا مقابله با باورهای اجتماعی و فرهنگی، نظام را در مدار یک حرکت خود فرسایشی قرار میدهد و در ضمن آن عوامل سنتی بناکننده مشروعیت بیآن که برای آفرینش مشروعیتی نوین تلاش کنند از دست میروند.»
منبع: حمیدرضا ملکمحمدی، از توسعه لرزان تا سقوط شتابان: توسعه اقتصادی، نظامی و بیثباتی سیاسی رژیم پهلوی دوم (1347- 1357)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 246