ایرانیان در سالهای اقامت و مهاجرت خود در جزیره زنگبار اقدام به ساخت ابنیه،مساجد و عماراتی نـمودند که برخی از این آثار با توجّه به رطوبت هوا از بین رفته و چندین ساختمان و بنای آن نیز هنوز پابـرجاست کـه جـملگی حکایت از نفوذ فرهنگ و تمدّن اصیل ایران و اسلام در این جزیره دورافتاده دارد.
سیاستگذاران بلندپایه ی وزارت خارجه، دریاداری، بانک انگلستان و وزارت سوخت و نیرو گرد آمدند تا یک کمیته کاری ایران تشکیل دهند. این نهاد چند مطالعه ی پژوهشی را بنا به سفارش انجام داد تا به عنوان پس زمینه ی برخورد با ایران، مورد استفاده قرار گیرد.
ابوریحان بیش از هزار سال پیش در کتاب صیدنه از این گیاه یاد کرده است. اما در آن سال ها چای را به عنوان دارو می شناختند، و تا قرن ها بعد در ایران هنوز چای به وجه نوشیدنی متداول امروز مصرف نمی شد....
یکی از خصلتهای مشترکی که اکثریت قریب به اتفاق جهانگردان خارجی در خصوص مولفه های شخصیتی ایرانیان به آن اشاره نموده اند؛ ادب و نزاکت و رعایت ادب در تعاملات اجتماعی می باشد. شاردن در سفرنامه خود می نویسد . . .
همزیستی مسالمت آمیز ایرانیان با یکدیگر، یکی دیگر از خصائص بارز ملی ایرانیان محسوب می شود. گزارشهای مختلفی بر رفتار مسالمت آمیز ایرانیان با اقلیتهای دینی و قومی داخل ایران نیز توسط جهانگردان خارجی گزارش شده است. در ایران کینه و دشمنی طبقاتی وجود ندارد. . .
رواج اعتیاد بین ایرانیان در عصر قاجار را می توان یکی از مشخصات اجتماعی این دوره به حساب آورد. علل و عوامل مختلفی در افزایش اعتیاد به تریاک در بین ایرانیان در عصر قاجار نقش داشته اند. از مهم ترین آن ها می توان به در دسترس بودن و فراوانی این ماده، تلقی نادرست مردم، کم اطلاعی پزشکان سنتی این دوره و تجویز تریاک توسط آنان برای هر نوع بیماری، اشاره کرد ....
نهاد خانواده از دیرباز در سرزمین ایران جایگاه و اهمیت ویژه داشت و ایرانیان به ویژه مردان ایرانی توجه و حساسیت زیادی روی خانواده و اعضای آن داشتند. این خصلت ایرانیان از چشم جهانگردان خارجی نیز پنهان نمانده است. ایرانی به خانواده پایپند است. ایرانی درک نمی کند که چگونه می شود دور از خانواده خود به سر برد یا از کار و سرنوشت آنها غافل ماند . . .
بسیاری از قالبهای هنری امروزی که در ایران رایج است، مدتها پیش از غرب وارد ایران شد و ایرانیان بر اساس هوش و استعداد ذاتی خود از آنها سود جستند. سینما و تئاتر از آن جمله اند. اما ایرانیها چگونه با تئاتر آشنا شدند؟ . . .
در ایران قدیم از ابزارها و شیوه های مختلفی جهت تنبیه مجرمان و تحقیر شکست خوردگان استفاده می کردند. گاهی بر سر شکست خوردگان یا آنانی که می خواستند تنبیه کنند نوعی مقنعه زنانه می بستند؛ چنانکه وقتی سلطان محمد خوارزمشاه پس از رفتن مغولان به اصفهان آمد و بر سر آنانی که همراهی نکرده یا خیانت کرده بودند مقنعه کرد . . .
بر طبق اسناد تاریخی و گزارشات سفرنامه های جهانگردان خارجی، ایرانیان مردمی مهمان نواز بودند و حتی نسبت به اقلیتهای سیاسی و دینی نیز برخورد شایسته و مطلوبی داشتند. اورسل جهانگرد هم بر این باور است که ایرانیان در رابطه با اقلیتها، آزاد اندیش و بزرگ منش هستند . . .
موضوع کتاب و کتاب خوانی از دیرباز در زندگی روزمره ایرانیان جایگاه ویژه و مهمی داشت و کودکان ایرانی از همان ابتدای سنین رشد کتابهایی ماند قرآن و دیوان حافظ را در خانه خود می دیدند. آن دسته از کودکانی که به مکتب خانه می رفتند در کنار آموزش قرآن و سایر آموزشهای مکتب خانه، ملزم به تهیه کتابهایی برای خواندن و در برخی از موارد برای ازبر کردن بودند . . .
در حالیکه زنان مسلمان همواره به دلیل پاسداشت فرهگ ایرانی- اسلامی برای حضور در محافل هنری بسیار با احتیاط رفتار کرده اند، زنان ارامنه به دلیل تفاوتهای بارز فرهنگی با زنان مسلمان از نخستین زنانی بودند که در صحنه تئاتر به عنوان هنرپیشه ظاهر شدند.در این میان می توان به افرادی چون . . .
جامعه ایرانی از دیرباز از افشاء نمودن اموال و دارایی خود خودداری کرده است و همیشه تمایل داشته است که خود را در نر دیگران فقیر و تنگدست جلوه نماید. این ویژگی از دید جهانگردان خارجی نیز پنهان نمانده است
پس از افروختن خارها خاکستر آن را جمع می کنند و از خانه ها بیرون می بردند و کنار دیوار می ریختند. کسی که خاکستر را می برد هنگام بازگشت در می زد از درون خانه می پرسیدند کیست؟ جواب می داد منم می گفتند از کجا آمدی و پاسخ می داد از عروسی.
در ایران امروز استعمال قلیان و سیگار یک امر رایج محسوب می شود. اما نکته جالب این است که این دخانیات بسیار پیشتر از این و از دوره و عصرهای پیشین در ایران رواج یافته بودند. نوع واکنش ایرانیان به این پدیده و سوالات شرعی آنان در رابطه با مصرف دخانیات و به طور خاص قلیان و چوپق و چگونگی گسترش هر یک از این دو خود داستان جالبی است که باعث می شود تا امروز علاوه ...
بست نشینی در ایران به عنوان راهی برای نجات جان خیلی زود گسترش یافت. امری که امیرکبیر به مقابله با آن برخواست؛ چرا که مورد سوءاستفاده برخی اجحاف گران حقوق مردم نیز می شد و آنان برای فرار از قانون خود به بست نشینی می پرداختند.