در تاریخ معاصر ایران دو کودتای موفق اتفاق افتاده است. کودتاهایی که هر دو در راستای منافع غرب بوده است. یکی از کودتاها باعث تاسیس حکومت پهلوی شد و دیگری حکومت از دست رفته پهلوی را بار دیگر بازگرداند...
ساواک بیش از آنکه یک سازمان امنیتی برای تامین امنیت مردم ایران باشد، یک دستگاه مخوف خرابکار بود که حتی به قیمت ترساندن مخالفان و یا از میان بردن آنان حاضر بود در درون کشور خود بمب گذاری نیز بکند. خاطره زیر از پرویز راجی، سفیر ایران در لندن، به خوبی روایتگر این امر است
سرهنگ گراتیان یاتسویچ رئیس دفـتر سـیا در ایران،یک آمریکایی یـوگسلاوی الاصـل و اجارهنشین حسنعلی منصور بود و از نزدیک در جریان جلسات و پیشرفتهای کانون مترقی قرار داشت.
ون گوگ یک نقاش پسادریافتگر هلندی بود، که کارش تأثیر گستردهای بر هنر قرن بیستم داشت. ون گوگ در خانوادهای سطح متوسط به بالا به دنیا آمد و جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری گذراند. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی بهسر میبرد و در تمام طول عمر خود تنها یک تابلو، یعنی تاکستان سرخ را فروخت، اما اکنون بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین نقاشان قرن نوزدهم ...
در عصر مشروطه بودند کسانی شعارشان این بود که ایران و ایرانیان باید سر تا پا غربی شوند و این مسئله را به طور جدی پی می گرفتند. پیشرفت غرب و عقب ماندگی ایران روی هم رفته سبب می شود تا نوعی نگاه افراطی در گرایش به غرب وجود داشت...
با تغییر سلطنت در ایران، حکومت پهلوی تلاش کرد تا به انحاء مختلف حکومت ها و دولت های دیگر را وادار کند که حکومت تازه تاسیس ایران را به رسمیت بشناسند....
در این سند نامه اسدالله علم وزیر دربار به پرویز راجی سفیر ایران در انگلیس مبنی بر لزوم اهتمام در انجام کلیه امور ارجاعی اشرف پهلوی تاکید شده است. اشرف پهلوی به دلیل فعالیتهای گسترده غیرقانونی در داخل و حتی خارج از کشور نیازمند حمایت دولتی بود.
مسئله ایران بدون همکاری شوروی نمی تواند با مسالمت و سازندگی حل و فصل شود. همین طور سایر مسائل اروپا و آسیا. هرچه زمان بگذرد حل کسالمت آمیز این مسائل دشوارتر می شود.
اتحاد جماهیر شوروری حاکمیت ایران را به نحوی که در مغز ما وجود دارد، رعایت نکرده بود. طبق مدارکی که ما در دست داشتیم بیش از پیش در امور داخلی ایران مداخله می کردند...
نواب نه تنها به دنبال حکومت اسلامی در ایران بود و می خواست استعمارگران را از ایران بیرون کند؛ حتی تلاش می کرد تا ایده های خود را در مورد لزوم مواجهه کشورهای اسلامی با استعمار نیز مطرح کند. آنچنان که این کار را در مصر نیز دنبال می کرد...
شاه می گفت: «انقلاب سفید ما نه تنها از دوران سلطنت کوروش مایه گرفته، بلکه دقیقا ما را به جهتی می کشاند که بتوانیم در راستای برنامه های کوروش حرکت کنیم»
روایت استعفای مصدق و روی کار آمدن قوام که به قیام 30 تیر ختم شد، از جمله مصادیقی است که می تواند نقش شاه و توان تصمیم گیری او را نشان دهد. شاهی مردد که از قوام می ترسد، اما نمی تواند کسی دیگر را بر روی کار بیاورد...
با آنکه حکومت پهلوی از اساس و همان ابتدای امر بر پایه عدم مشروعیت مستقر شده بود، اما محمدرضا پهلوی همیشه تصور می کرد پادشاه محبوب مردم ایران است. این باور کذایی با انقلاب سفید به شدت فزونی گرفت و شاه اعتقادی راسخ یافت که مردم بسیار او را دوست می دارند! از همین رو بود که با وقوع انقلاب اسلامی، شاه هنوز باور نکرده بود که مردم علیه او قیام کرده اند. تقریبا ...
هرچه به انتهای حکومت پهلوی نزدیک می شویم، غربزدگی در این خاندان و البته کل حکومت پهلوی جلوه های بیشتری به خود می گیرد. از جمله آنکه خاندان سلطنت کسر شان خود می دانستند برای فرزندان خود معلمان و مربیان فارسی زبان و ایرانی بگیرند و به معلمان اروپایی روی می آوردند. معلمانی که تلاش می کردند تا خودسرانه در سراسر کاخ نفوذ کنند و بر همه مردان کاخ مسلط شوند ...