رضاخان خود را منجی و ناجی ایران می دانست و همواره از تلاشهای خود برای نوسازی و توسعه کشور سخن میگفت. در این تصویر توهمات رضاشاه پهلوي که در تابلوي عكسي از مقايسه وضعيت ايران قديم و جديد به نمایش درآمده است را مشاهده می نماییم.
یادداشتهایی درمورد بودجه عمومی ، عمرانی و کل کشور در سالهای 1344 ، 1354 ، 1355 ، تعداد مستخدمین دولت در سال 1353 ، پیش نویس مقاله ای با عنوان توسعه سیاسی مشعربر نظریه های مراحل رشد ، توزیع قدرت سیاسی ، اثرات محیطی غیرخصوصی ، توزیع عادلانه درآمد ، بازبودن نظام اجتماعی ، دوام وحدت ملی ، نقش رسانه های گروهی در توسعه سیاسی
اعلیحضرت در پاسخ صحبت ها و توضیحاتی که داده شد، در واقع یک گردش 180 درجه ای کردند و روی نیازهای دفاعی مملکت، موقعیت ایران در ناحیه خاورمیانه و اینکه اول بایستس مملکتی حفظ بشود و آن وقت است که ما می توانیم به مسائل برسیم و توجه کنیم ، صحبت کردند....
افزایش قیمت نفت ایران رویدادی مهم محسوب می شود. از این جهت که جنبه و پتانسیل مقامات ایرانی را در برابر این موقعیت خاص نشان می دهد. آنها به جای آنکه این پول را صرف توسعه ایران کنند، صرف بریز و به پاش های کردند که یکی از این موارد عجیب آن در ادامه می آید . . .
در دوره محمدرضا شاه نیز به مانند دوره رضا شاه نخبگان از امنیت لازم برخوردار نبودند. موقعیت سیاسی نخبگان به اراده شاه وابسته بود و دارندگان مشاغل مهم دولتی از ثبات، آرامش و امنیت لازم بی بهره بودند. محمدرضا شاه برای تثبیت حاکمیت اقتدار طلبانه خود در طول ده سال 1940 تا 1950 دقیقاً 27 کابینه را عوض کرد و در فواصل بین سالهای 1941 تا 1952 حدو 400 جابه جایی ...
ماهیت سیاستهای نوسازی امیرکبیر به گونه ای بود که با منافع بسیاری از بلوکهای قدرت در دربار قاجاریه در تضاد بود و همین امر باعث شکل گیری ائتلاف راهبردی بین مخالفین داخلی امیرکبیر و مخالفین خارجی اش یعنی دو قدرت انگلیس و روسیه گردید.
در این نوشتار، درصدد هستیم تا نشان دهیم که آیا توسعهی اقتصادی ایران در زمان پهلوی براساس نیاز داخلی صورت گرفته بود یا اینکه پشت این مسئله، موضوع دیگری نهفته بود.