که حقیر را در هر حالی از دعاهای خیر وطلب مغفرت ورحمت فراموش نکنند وآن ها را به خدا می سپارم ودختروعروس ونوه وهمشیره های حقیراگررعایت حجاب اسلامی را نکنند مورد نفرین واقع می شوند درحال حیات وممات وخداوند بصیر وخبیراست...
بعد از انتصاب به امامت جمعه کرمانشاه هرچه به او گفته می شد خدمتکاری برای خانه اش بیاورند قبول نمی کرد و می گفت من کی هستم که کسی بیاید و من به او امر و نهی بکنم ؟
وی در تشریح وضعیت تحصیلی خود اینگونه سخن گفت:«دوشنبه خوارکم تمام میشد، سهشنبه دو ریال پولم را خرج می¬کردم، چهارشنبه که آخرین روز تحصیل بود بدون پول و غذا میگذراندم و برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالتهای مدرسه استفاده میکردم. در روزهای جمعه به یکی از مساجد دور افتاده اصفهان می¬رفتم و از صبح تا عصر در آن ¬مسجد درسهای یک هفته را دوره میکردم ...
دو روز بعد وقتی که پدرم شهید شد بعضیها گفتند که ما منزلت شخصیت ایشان نزد امام را در دو جا میتوانیم ببینیم؛ یکی پیام امام و یکی هم آن ایستادن تمام قد ایشان به احترام پدرتان
او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصى بود که مایه دلگرمى جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْه بود. و رفتن او ثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود. خداوند او را در زمره شهداى کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان چنین مردانى نثار فرماید.
کتاب برهان قرآن، تنها کتاب وی به زبان فارسی است که بعد از شهادتش در سال ۱۳۸۰ش به چاپ رسید.کتاب مطالب ارزنده ای چون کیفیت نزول قرآن، جمع آوری و اعراب گذاری قرآن، جهان آفرینش در قرآن، محکم و متشابه، تأویل و نسخ در قرآن و مطالب متعدد دیگری را در بر دارد و در دوازده فصل تنظیم و نگاشته شده است.
مطالعات تبلیغاتی و اطلاعات ادبی شهید به تصریح دوستان و آشنایان وسیع و کمنظیر بود و بدلیل تسلط به زبان عربی، مقالاتی را به زبان عربی برای مجلات کشورهای عربی نیز مینگاشت و تا جایی که بسیاری از این مقالات در مجلات کشور مصر چاپ میشد.
آرزوی این شهید بزرگوار حدود 6ماه بعد محقق می شود. طلایه دار شهدای محراب انقلاب اسلامی در دهم آبان 1358 شمسی، مصادف با عید قربان، نماز عید را اقامه کرد و در همان شب در راه مراجعت به منزل توسط گروهک افراطی فرقان مورد اصابت سه گلوله قرار گرفت و به فیض شهادت نایل میشود...
در ماه های قبل از پیروزی انقلاب، رهبری اقدامات سیاسی، برپایی تظاهرات و تشکیل مجالس، همه بر عهده این شهید بزرگوار بود و ایشان اولین امضاء کننده اعلامیه 29 بهمن 56 در چهلم شهدای قم بود. همیشه سدّ مستحکمی در مقابل خطوط انحرافی در جریانات ضد انقلابی بود
از همان سالهای اولی که حضرت آیتالله شهید دستغیب به مسجد جامع آمدند، به ایشان علاقهمند شدم. بعد معلم شدم و یکی دو سال در تهران بودم. بعد به شیراز آمدم و در حومه آنجا مشغول به تدریس بودم. روی محبتی که آیتالله شهید دستغیب نسبت به بنده داشتند، سالی یکی دو مرتبه سری به ما میزدند و محبت میکردند،
از دیگر خصوصیات ارزنده این شهید والامقام ، برگزاری مراسم هفتگی دعای کمیل و هدایت و ارشاد مردم بود که در آن هنگام کم نظیر می نمود. بیان شیوا و نفوذ کلام ایشان گمراهان بسیاری را به راه می آورد و موجب توبه گنهگاران زیادی شد. در حقیقت ، در دوران طاغوت علی رغم فشار و تباهی عالمگیر دستگاه حاکم ، مجالس دعای کمیل او اثری شبیه تأثیر صحیفه سجادیه و مبارزه منفی ...