موضوع حکومت و شکل آن یکی از مسائل مهم و راهبردی در اندیشه امام است. امام در طی دوران مبارزه سیاسی و نیز تبیین اندیشههای خود همواره به دنبال ایجاد حکومتی بود که ضمن اسلامی بودن، بر پایه انتخاب مردمی نیز قرار داشته باشد. از این رو به وفور در کلام خود به تبیین فقهی این موضوع پرداخته است.
یکی از پیامدهای انقلاب مشروطه پس از غلبه مشروطهخواهان بر مشروعهخواهان، حاکمیت اندیشه کافی نبودن دین برای اداره جامعه و تسلط منطق ایجاد تحول اجتماعی براساس مدلهای غربی و عمدتاً اقتباس از غرب بود. دولت منتخب مجلس نیز ملی تلقی میشد و به این ترتیب رهبری روحانیت به عنوان تنها رهبر مردم زیر سوال میرفت. رضاخان با استفاده از این جو به تضعیف نهاد مذهب پرداخت ...
اعلیحضرتا! پدر تاجدارا! آیا هیچ تاریخ ژول سزار روم را می خوانید؟! آیا حکایت شارل پادشاه انگلیس را به خاطر می آورید؟ آیا قصه لئی شانزدهم را به نظر دارید؟ آیا قتل جد تاجدار بزرگوار خود را متذکر می شوید؟ آیا گمان می کنید که این اشخاص بزرگ تاریخی به شخصه گناهکار و سزاوار این نوع از رفتار بوده اند؟
در پی کشتار دستهجمعی مردم در 8 بهمن 57 امام پیامی خطاب به ملت ایران فرستادند. ایشان در این پیام از همه گروهها خواستند که این دولت غیر قانونی را محکوم کرده و از آن اطاعت نکنند که اطاعت طاغوت حرام و مخالف رضای خداست.
هفتم تیر 1360، یکی از مقاطع بسیار مهم در تاریخ انقلاب اسلامی است. اهمیت این مقطع در این عبارت کوتاه مشخص میشود: در این روز، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به دست گروهک تروریستی منافقین منفجر شد و طی این عملیات، دکتر بهشتی همراه 72 نفر از اعضای این حزب به شهادت رسیدند. حال باید دید هر یک از کلمات این جمله با خود چه باری دارند.