از اواسط دهه 1320 موضوع ملی شدن نفت به صورت کاملا جدی از سوی برخی از افراد ملیگرا و مذهبی مطرح شد. در این شرایط برخی از سیاستمداران از جمله نمایندگان مجلس نیز از موضوع ملی شدن جنبش نفت حمایت کردند. با این حال مواضع اکثریت نمایندگان در این رابطه مشترک نبود
در دورهی پهلوی احزاب و کاندیداهای مجلس به جای تکیه بر برنامهها، شعارها و اهداف مشخص سیاسی و اقتصادی برای جلب رأی مردم، راههای بسیار سادهتری را انتخاب میکردند. یکی از این راههای بیدردسر اجیر کردن کارگران برخی شرکتها و مؤسسات بود. در اسناد میبینیم که برخی نمایندگان در قبال دادن یک دست غذای مجانی به این افراد از آنها میخواستند که صندوقهای رأی ...
سند زیر دو موضوع مهم را به وضوح آشکار میکند: نخست آنکه «حسنعلی منصور» با چراغ سبز آمریکاییها و حمایت «محمدرضا پهلوی» مدتها قبل از رسیدن به نخست وزیری خود را برای تصدی این پست آماده کرده بود. دومین موضوع این سند دخالت مستقیم محمدرضا پهلوی در امر انتخاب نمایندگان مجلس میباشد.
رضاشاه از همان ابتدای قدرتیابی، یعنی از کودتای 1299 تا پادشاهی، بنای کار خود را با حیله آغاز کرد. او که در میان مردم جایگاه محکمی نداشت، میدانست بدون توسل به زور و حیله نمیتواند به قدرت برسد. از این رو، توسل به حیله را میتوان در تمام مراحل قدرتیابی او از جمله در مقام نخستوزیری نیز مشاهده کرد.
این سند نفوذ گستردهی فراماسونها در مجالس عصر پهلوی را نشان میدهد و گویای این واقعیت تلخ است که مشاغل حساس کشور در سال 1348 در دست عدهای فراماسون بوده و آنها بر اساس سیاستهای جهانی غرب، ایران را اداره میکردهاند.
در مجلس اول که بسیاری آن را محفل رویارویی شاه و نمایندگان میدانستند، چندین بار باب گفت و گو میان طرفین باز شد؛ اما برخی از گروههای منفعتطلب و یا تندرو با ایجاد موانعی، مانع از تداوم این همکاری و مفاهمه گردیدند
نراقی خطاب به شاه: اعلیحضرت مستحضرند با روشی که در انتخابات اعمال میگردد، مجلس از هیچ اعتباری در نزد مردم برخوردار نیست. حتی اگر به تازگی هم بعضی از نمایندگان این خطر را پذیرفته باشند که دولت، و یا حتی رژیم را مورد انتقاد قرار دهند