از ویژگیهای رجال عصر پهلوی وابستگی آنها به یکی از دو جریان آمریکایی یا انگلیسی بود. متأسفانه این افراد به خاطر سابقهی ذهنیشان در مورد دخالت بیگانگان در کشور انجام هر امری را صرفاً از مجاری بیگانگان قابل تحقق میدانستند.
حکومت پهلوی اعلام کرد مردم ایران در 6 بهمن 1341، به اصول ششگانه موسوم به انقلاب سفید (انقلاب شاه و ملت) رأی مثبت دادهاند. روحانیون مخالفت خود با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم ادعایی 6 بهمن 1341 را اعلام کرده بودند.
به گواه تاریخ محمدرضا پهلوی سلطنت از دست رفته خود را در جریان کودتای 28 مرداد از امریکایی ها هدیه گرفت. فارغ از دلایل امریکا برای ساقط نمودن حکومت مردمی دکتر مصدق، شاه ایران خود را مدیون امریکا می دانست؛ از اینرو بعد از کودتا عملا شاه به متحد استراتزیک امریکا در منطقه تبدیل شد.
در تاریخ گذشته ایران، به واسطه سطح نیازها، نه تنها، اقتصاد ایران به دیگران نیازی نداشت، بلکه فراتر از آن واحدهای کوچک تر مثل شهر و روستا و خانواده نیز کمتر به یکدیگر نیازمند بودند...
ایران در دوره قاجار به تدریج در اقتصاد جهانی ادغام شد. از همین روست که جان فوران، ایران عصر قاجار را کشوری در آستانه وابستگی می داند. این مسئله به تدریج در وابسته شدن بیشتر ایران و افتادن بازار ایران در دست خارجی ها خود را نشان داد . . .
پس از کودتای سوم اسفند و تمرکز قدرت در دست سید ضیا و رضا میرپنج شرایط به گونه ای رقم خورد که پس از چندی رضا خان از کسوت نظامی گری به تخت پادشاهی نشست. درباره رابطه او با بریتانیا و نقش انگلیس در تثبیت پایه های حکومت پهلوی اول مطالب متنوعی مطرح شده است. دکتر مصدق با تصدیق رابطه مستحکم رضا خان با انگلیس در این باره می گوید . . .
مراوده تجاری ایران با کشورهای غربی در دوران پهلوی کاملاً یکطرفه بود. وضع به گونه ای بود که درآمدهای هنگفت حاصل از فروش نفت گاه برای خرید ادوات نظامی گران قیمتی هزینه می شد که پس از مدتی به دلیل نداشتن وسایل و لوازم یدکی زمین گیر می شدند. اسدالله علم در یادداشتهای روزانه خود در تاریخ 27 فروردین سال 1352 در این رابطه می نویسد . . .
درباره وابستگی افراطی پهلوی دوم به غرب و به خصوص دولت ایالات متحده تاکنون مباحث متنوعی مطرح شده است. این وابستگی و سرسپردگی تا بدانجا بوده که برخی از سیاستمداران درجه چندم آمریکایی به خود اجازه می دادند تا درخواست کنند با هلی کوپتر در کاخ نیاوران فرود بیایند . . . .
امام تخریب ارزشهای مذهبی و باورهای دینی مردم را یکی از مهمترین ابعاد وابستگی فرهنگی میدانستند و معتقد بودند تعهد به ارزشهای دینی تنها راه مقابله با قدرتهای بزرگ است: «وقتی میتوانیم با قدرتهای بزرگ مقابله کنیم و آسیبپذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلامی باشیم.»
مطابق با اصل چهار، ظاهراً اقدامات مثبتی در راستای توسعهی کشور انجام گرفت، اما ارزیابی دقیق این فعالیتها نشان میدهد که بسیاری از طرحها، به دلیل عجولانه بودن و بیبرنامگی، شکست خوردند و نتیجهی چندان مثبتی به بار نیاوردند.