پوشش مردم ایران در دوره قاجار، تابع سنتها و فرهنگ مشترکی بود. بدین معنا که تقریباً تمام مردم از الگوی یکسانی در پوشش برخوردار بودند. با این حال، این پوشش بسته به طبقات اجتماعی، دارای تفاوتهائی نیز بود و همین موضوع باعث شده بود تا لباس قاجاریان تنوع زیادی از لحاظ جنس پارچه و یا رنگهای آن داشته باشد
احتمالا مسأله کشف حجاب و بازگشت زنان به ویژه زنان طبقه پایین جامعه به چادر و دیگر تقیدات مذهبی را در نظر گرفتهاند و به دیگر ابعاد این امر توجهی ننموده اند.
زلفها را چین چین وحلقه با لعاب بهدانه بر پیشانی میچسباندند. با وسمه یارنگی وحنا ابروهای پهن و پیوسته میکشیدند و گاه میان آن خالی مینهادند. چشمها را سرمه کشیده بر چهره سفیداب وسرخاب فراوان میمالیدند. بر پشت لب سبیلی باریك میکشیدند ولب را اندکی با سرخاب رنگی می دادند.
لباس مردم ایران در دوره قاجار بسته به مکان زندگی آنها از رنگ و پوشش متفاوتی برخوردار بود. گرچه میتوان پوشیدگی کامل را وجه مشترک لباس تمامی مردم ایران دانست؛ اما رنگ، شکل و حتی نوع پارچه پوشش مردم در شهرهای مختلف متفاوت از هم بود. یکی از جلوههای این تفاوت را میتوان در لباس مناطق عشایرنشین شیراز مشاهده نمود.
ویلیام ریچارد هولمز انگلیسی که در عهد محمدشاه قاجار به ایران سفر کرده بود، در سال 1845 میلادی سفرنامه خود تحت عنوان «گذری بر کرانه های کاسپین» را در لندن به چاپ رساند. او در آن زمان 22 سال بیشتر نداشت.
از نظر سیاسی، گاه نحوه پوشش، بیانگر جهت گیریهای سیاسی است و میتواند پیامدهای سیاسی نیز به دنبال داشته باشد. همچنان که حجاب، در دوران انقلاب الجزایر، ابزاری برای مبارزه سیاسی در مقابل استعمار فرانسه بوده است. از لحاظ فرهنگی، پوشش زن به عنوان یک جنس که بخش مهمی از جامعه است و در تعامل با جنس مرد قرار دارد، نشان دهندۀ گرایشها و جهت گیریهای فرهنگی ...