حضور آمریکا در ایران از همان ابتدا با فعالیتهای سیاسی همراه نبود. همین موضوع عاملی برای ناشناخته ماندن چهره واقعی این کشور تا قبل از کودتای 28 مرداد بود. در واقع حضور آمریکا در ایران با فعالیتهای فرهنگی آغاز شد و به فعالیتهای سیاسی رسید.
اشرف پهلوی در جریان کودتای ٢٨ مرداد 1332، نقش پیک محرمانه ای را ایفاء نمود تا از طریق آن مقامات امریکایی و انگلیسی محمدرضا پهلوی را در جریان تصمیم امریکا و انگلیس برای طراحی و عملیاتی نمودن کودتا علیه دولت مصدق بگذارند. کـرمیت روزولت – مدیر عملیات کودتا در ایران- بـرای اشرف جز آن که قاصد «یک پیام محرمانه» برای شاه باشد،
سقوط دکتر مصدق از قدرت که به واسطه همکاری شاه و عوامل غربی به وجود آمد؛ فرصت مناسبی را جهت نفوذ گسترده غرب در امور داخلی کشور به وجود آورد. غرب و در راس آن آمریکا توانستند به اشکال مختلف از جمله قرارداد کنسرسیوم، منافع خود را تامین کنند
مسائل مربوط به زنان یکی از مهمترین عرصههایی بود که با تغییر و تحولات مهمی روبرو شد. مهمترین اهداف رضاشاه در این عرصه، بر پایه تجددخواهی و پیاده کردن الگوهای غربی در مورد زنان به شکل اجباری بود. او اجرای این اهداف را با ایجاد کانونهایی که رهبری آن بر عده دخترانش بود آغاز کرد. از جمله این کانونها میتوان به کانون بانوان اشاره کرد.
عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه، علاوه بر طبابت دست فعالی در تجارت هم داشت. او بهایی بود و مورد لطف خاص شاه قرار داشت. از این رو به راحتی امتیاز و سهام چند شرکت مهم را به دست گرفته بود و شرکتهای زیادی را به نام خود زده بود
غلامرضا پهلوی از برادران ناتنی محمدرضا، از جمله افرادی بود که نقش زیادی در امور اقتصادی داشت و از این راه توانست ثروت خوبی برای خود دست و پا کند. البته فعالیتهای غلامرضا تنها محدود به مسائل مالی نبود؛ بلکه او در امور سیاسی نیز دخالت داشت
در سال 1942 تعداد زیادی از پناهندههای لهستانی با شرایط بسیار بد، وارد ایران شدند. پناهندگان که شامل افراد مختلفی از ردههای نظامی و غیرنظامی بودند، مدتی را در ایران به سر بردند و بسیاری از آنان بعد از پایان جنگ به کشور خود بازگشتند. ورود لهستانیها به ایران، شرایط خاصی را نیز به کشور تحمیل کرد
صنعت دستی جای خود را به صنایع ماشینی و نیروی کارگر جای خود را به نیروی بخار میدهد. سرمایهداری به طور کامل جایگزین فئودالیزم میگردد. هم روند با آن سوداگری جای خود را به استعمار میدهد روابط سوداگرانه به روابط استعماری تبدیل میشود و کشورهای سرمایه دار جایگزین شرکتهای سوداگر میشوند.
اشرف از همان دوران کودکی خود را در محیطی پر از رقابت و تبعیض مشاهده نمود. از این رو از همان اوان کودکی حس کینه و رقابت در او شکل گرفت و بعدها خود را در اشکالی چون فسادهای سیاسی و اقتصادی نشان داد. او همواره خود را محروم از محبتهای والدین میدید و آنها را به شکل عقده در خود پنهان نمود.
مقارن با آغاز جنگ جهانی اول، ایران از نظر اقتصادی به مرز ورشکستگی کامل رسید. ورشکستگی اقتصادی، زندگی مردم را تحت الشعاع قرار داد و حتی بر امور روزانه آنها و تامین نیازهای ضروری آنها نیز تاثیر گذاشت.
بهائیان همواره مدعی هستند که به کشور ایران متعهد هستند؛ اما بسیاری از مستندات خلاف این موضوع را ثابت کرده است. بهائیان به دلیل مزایای اختصاصی که شاه به آنها واگذار بود به حکومت او متعهد بودند؛ در حالی که در دوره دفاع مقدس عملا در برابر کشور و مردم ایستادند
آنچه که در فضای انتخابات قابل تأمل گردید، آهنگ تبلیغاتی کاندیداها بود، بهطوری که بین حزب جمهوری اسلامی و بنیصدر طرفداران آنها درگیری لفظی که عمدتا به مطبوعات کشیده میشد، بروز کرد و به شدت فضای جامعه را تحت تأثیر قرار میداد که در این عرصه گروههای سیاسی کم اهمیتتر دیگر نیز با حمایت و مخالفت از یکی از طرفین فضا را به جهت تأمین اهداف خود متشنجتر ...
در میان تحلیل عوامل نارضایتی مردم از حکومت پهلوی عوامل متعددی وجود دارد. با این حال بسیاری از مردم نقش تحولات سیاسی در دهه 1330 و تغییرات صورت گرفته بعد از آن را نیز بسیار مهم دانسته و معتقدند یکی از نقاط عطف نارضایتیها که عمدتاً هم سیاسی بود، از آن سالها شکل گرفت.
بختیار یکی از گزینههای چالشبرانگیز حکومت در حل بحران سیاسی پیش آمده بود. با این حال امیدها نبست به او چندان پایدار نبود و بسیاری به او به دیده تردید مینگریستند. به خصوص آنکه برخی معتقد بودند او نیز یکی از حامیان اصلی شاه است.
شکست ایران در پی جنگهای طولانی با روسیه، عباس میرزا را نسبت به ضعف سیاسی و نظامی کشور آگاه کرد. از این رو، وی از اولین کسانی بود که اندیشه ایجاد ارتشی مدرن و قوی را مطرح نمود. البته مشاوره قائم مقام نیز در این اندیشه بیتاثیر نبود
انقلاب اسلامی باعث گسست روابط ایران و برخی از هم پیمانان حکومت پهلوی شد. تا پیش از این حکومت پهلوی و شخص محمدرضا خواهی نخواهی باید روابط خود را با کشورهای هم پیمان غرب-نظام سرمایه داری- حفظ می کرد. از جمله این کشورهای هم پیمان غرب نیز عربستان بود
تشکیلات و ساختار سازمان از مدتها قبل به خدمت شرایط جدید درآمده بود. اکیپهای مختلفی توسط عناصر مسئول نهادها، بخصوص نهاد دانشآموزی و دانشجویی، سازماندهی شدند که هر کدام میبایست با چند تیم، جریان راهپیمایی مسلحانه را پیش ببرند.
سیاست کاهش فشار یکی از سیاستهایی است که توسط محمدرضا شاه پهلوی در دهه 1350 اتخاذ شد. این سیاست مبتنی بر اهداف و برنامههای متعددی بود و با اهداف خاصی صورت گرفت. البته شرایط آن دوره نیز در اتخاذ این تصمیم بیتاثیر نبود
حوادث سیاسی ایران در سال 1357 با سرعت بسیار عجیبی پیش رفت. حوادث غیرقابل انتظار بود و بسیاری از تحلیلگران خارجی انتظار آن را نداشتند. تا جایی که بسیاری از تحلیلگران خارجی از تحلیل درست وقایع بازماندند. سولیوان از جمله این افراد است
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نوگرایی به معنای واقعی آن در حکومت پهلوی رخ داد. اما بخش پنهان این موضوع آن است که نوگرایی با اشتباهاتی همراه بود. اشتباهاتی که عواقب متعددی را در زمینه سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی متوجه کشور کرد.