یکی از مسائل و ویژگیهای سیاسی در ساختار حکومت شاه، انتصابهای غیرمتقربه است. این نوع انتصاب که توسط شخص شاه انجام میشد و معمولا بدون مشورت با مردم و یا مشاوران سیاسی صورت میگرفت نقش مهمی بر افزایش قدرت شاه داشت
در دورانی که تحولات صنعتی در اروپا در حال وقوع بود، در ایران صفویان توانستند با پیروزی بر سایر قبایل به قدرت برسند. روی کار آمدن صفویان در ایران نیز گرچه ظاهرا به منزله تغییر قدرت سیاسی تلقی میشد اما با سایر تغییرات متفاوت بود. زیرا صفویان علاوه بر آنکه توانستند یک حکومت متمرکز به وجود آورند، ایدئولوژی واحدی را نیز پذیرفتند
در دهه 1350 شمسی قیمت نفت ایران به یکباره افزایش یافت. شاه و سیاستمداران تابع او این وضعیت را به عنوان بهترین فرصت جهت ساخت تمدن بزرگ یافتند. آنها این مسیر را بسیار آسان میدیدند و تصور میکردند با اتکا به درآمدهای نفتی میتوان به راحتی از پس اجرای پروژههای بزرگ برآمد
شاه در وایل دهه 1340 برنامههایی را تحت عنوان اصلاحات اجتماعی آغاز کرد. برنامههای اجتماعی شاه حاوی اصلاحات متعددی بود. شاه امیدوار بود از طریق این برنامهها برخی از اهداف و اصلاحات اجتماعی موردنظر خود را محقق کند. اما برخلاف تصورات شاه، برنامهها و اصلاحات او به منجربه پیدایش بحرانهای متعددی شد.
در جریان اشغال ایران توسط نیروهای شوروی در زمان جنگ جهانی دوم، قوامالسلطنه جهت حل این موضوع به شوروی سفر کرد. این قضیه با اتفاقات پیشهوری و خطر جدا شدن آذربایجان از ایران همراه بود. قوام در این سفر با بسیاری از سیاستمداران شوروی از جمله مولوتف به مذاکره پرداخت. مولوتف دیدگاههای خاصی در رابطه با این وضعیت داشت
ارتش شاهنشاهی نهادی کاملا دور از جامعه بود. آنچه که باعث شده بود تا ارتش و جامعه کاملا دور و متمایز از هم باشند سیاستهای خاص شاه بود. با این حال در سالهای آخر حکومت پهلوی برخی ازنیروهای ارتش فرصت همسوئی با جامعه را در قالب سپاه دانش یافتند. هر چند این آشنائی هیچگاه ثمره سیاسی خاصی برای جامعه نداشت
در اوایل دهه 1350 قیمت نفت افزایش سرسام آوری پیدا کرد. این وضعیت باعث شد تا شاه اتکای بیش از حدی به نفت داشته باشد. اتکا به نفت آثار سوئی را بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور داشت
روابط در درون حکومت پهلوی بر اساس رابطه بود و افراد به واسطه آشنایی با یکدیگر، حامی هم و نیز فسادهای یکدیگر بودند. از این رو در بسیاری از موارد افراد به اشکال مختلف دست به فساد میزدند اما هیچ مرجعی جهت رسیدگی به فسادها وجود نداشت. نمونهای از این نوع رابطه را میتوان در لژ فراماسونری و در ارتباط با شریف امامی مشاهده کرد.
روابط هند شرقی تنها به هند محدود نبود بلکه این شرکت استعمارگر به مرور با سایر کشورها از جمله ایران نیز وارد رابطه شد و به فعالیتهای استعماری پرداخت. اولین بار شرکت هند شرقی انگلیس در زمان شاه اسماعیل وارد رابطه با ایران شد
گروههای چپگرا انتظارات خاصی از روحانیون علما داشتند. آنها با آنکه میدانستند سهم روحانیون در پیروزی انقلاب پررنگتر و بیشتر از سهم آنهاست؛ اما انتظار داشتند هیچ سهمی در اداره حکومت نداشته باشند و در مقابل اداره حکمت تمام در دست خود آنها باشد.
عراق بعد از آنکه به استقلال رسید و به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد، اختلافاتی با ایران پیدا کرد. در واقع عراق که ماحصل تقسیمات قدرتهای استعماری بود، بدون توجه به مسائل قومیتی و مذهبی تشکیل شد و بنابراین از همان ابتدا با چالشهای قومیتی- مذهبی، اختلافاتی با کشورهای همسایه پیدا کرد.
یکی از نمودهای تعارضات فرهنگی حکومت پهلوی، خودکمبینی در برابر بیگانگان بود. این موضع به خودی خود صدها مشکل دیگر را برای حکومت پیش آورده بود و باعث شده بود تا تصورات مردم نسبت به حکومت توام با بدبینی و نفرت باشد
هیئت موتلفه اسلامی، روابط مستمر و پایداری با امام داشت. این هیئت تحت توصیههای امام توانست بسیاری از کاستیهای خود را برطرف کند و از نظر ساختار و تشکیلات گسترش یابد. یکی از توصیههای امام در رابطه با هیئت موتلف، موضوع ساختار هیئت بود
پیوند سیاسی احزاب و حتی شخص شاه با تصمیمهای محافل ذی نفوذ جهانی امری نبود که مورد کتمان کسی باشد، هم شاه و هم حزب ایران نوین در توهم اینکه مبادا مقامات بریتانیا از اقدامات و یا سخنان آنان رنجیده شده باشند رو به سوی داونینگ استریت میآوردند.
یکی از جنبههای سیاسی قدرت شاه، جنبه آشکار و ظاهر قانونی بود. شاه مطابق با قانون اساسی از اختیاراتی برخوردار بود. اما این اختیارات مربوط به قانون اساسی دوره مشروطه نبود، بلکه بر اساسص تغییراتی که بعدها در حکومت پهلوی به وجود آمد، شکل گرفت
قدرت سیاسی شاه دو جنبه داشت. یک جنبه پنهان و یک جنبه آشکار. منظور از جنبه پنهانف اعمال قدرت دیکتاتوری به روشی پنهان بود. به گونهای که کمتر کسی متوجه آن بود
رفراندوم انقلاب سفید، در مطبوعات خارجی با انعکاس گستردهای مواجه شد. برخی از مطبوعات غربی که عمدتا از حامیان شاه بودند به تعریف و تمجید از آن پرداختند و در مقابل برخی از مطبوعات نیز انتقاداتی بر آن وارد کردند.
به طور کلی سازمانهای وابسته به صهیونیسم جهان در اکثر کشورهای دنیا فعال بودند و از حمایت و پشتیبانی مالی و معنوی سازمان مرکزی برخوردار بودند. با این حال در ایران سازمانهای مذکور از پشتیبانی دستگاه حکومت نیز بهرهمند بودند و محمدرضا پهلوی به انحا گوناگون به آنان یاری میرساند.
در رابطه با نخستوزیری هویدا و حامیان او دیدگاههای مختلفی ابراز شده است. یک دیدگاه معتقد است که او از حمایت کشورهای غربی از جمله آمریکا برخوردار بود و برخی نیز برخلاف این دیدگاه معتقدند که آمریکا علت برکناری او از پست نخستوزیری بود. به باور این گروه، آمریکا درصدد بود به جای هویدا فردی را که کاملاً با آمریکاییان در ارتباط بود، بر سرکار آورد. این شخص ...
در اوایل دهه 1350 چندین نهاد سیاسی و امنیتی به موازات ساواک شکل گرفت که مهمترین آن کمیته مشترک ضدخرابکاری بود. شکلگیری این کمیته با اهداف سیاسی و امنیتی خاصی همراه بود که مهمترین آن شناسایی مخالفان بود. در کنار این موضوع اهداف دیگری نیز مطرح بود