گزارشهایی از سالهای پایانی حکومت رضاشاه در دست است که نشان میدهد در این سالها دلاری برای خرید کالا از آمریکا وجود نداشت. این در حالیست که برخی از منابع همواره مدعی هستند که ارز خارجی دولت در این سالها به دلیل افزایش صادرات در وضعیت مطلوبی قرار داشت. امبرشتس از کارمندان کنسولگری آمریکا در گزارش خود به این موضوع پرداخته است
شاه در دوره حکومت خود لیست بلندپایهای از خریدهای نظامی را داشت. بسیاری از خریدهای این کشور از آمریکا صورت میگرفت و شامل سلاحهای مدرن بودند؛ اما در برخی از موارد سلاحهای خریداری شده تحویل داده نمیشدند و یا شاه مجبور به لغو آنها میشد. بنابراین از این جهت ضرر هنگفتی را به کشور وارد میکردند
یکی از گروههای مخالف امینی گروههای فراماسونی بودند که در ارتباط با شاه و سلطنتطلبان قرار داشتند. این گروهها در راستای حمایت از شاه به مخالفت با امینی پرداختند. در راس این گروه حسین علا قرار داشت که از طرق گوناگون تلاش نمود مخالفتها علیه امینی را تقویت نماید
رضاشاه ارتش را یکی از ابزارهای قدرت خود میدانست و مدعی بود که اولین ارتش مدرن توسط او شکل گرفته است. اما این ارتش در مواجهه با اولین تهاجم خارجی یعنی حمله متفقین عملکرد خوبی از خود به جا نگذاشت
بهائیان در دوره حکومت پهلوی روابط تنگاتنگ و صمیمانهای با اسرائیل داشتند. با این حال علیرغم مناسبات عالی دو طرف، محدودیتهایی نیز از سوی اسرائیل برای بهائیان وضع شده بود. ظاهرا این محدودیتها جهت همسوئی سیاستهای دو طرف اعمال شده بود
کشورهای اشغالگر ایران در جنگ جهانی اول، به اشکال مختلفی ایران را زیر سیطره خود قرار داده بودند. این کشورها به دور از چشم مردم و دولت، دست به غارت اموال عمومی میزدند و در عین حال هر آنچه را که برای پیشبرد اهداف خود نیاز داشتند، به کشور وارد میکردند
به باور شاه، آموزگار به دلیل تحصیلات و تواناییهای خاصی که برخوردار بود؛ میتوانست به مانند دوره نخستوزیری امینی اصلاحاتی را اعمال نماید و از این طریق موفق به آرام کردن برخی از مخالفان گردد. اما این تصور بنا به دلایلی در آن دوره قابل تحقق نبود
یکی از آثار زیانبار خریدهای نظامی، لغو یکطرفه آنها از سوی ایران و پرداخت خسارات سنگین بابت لغو قراردادها بود. این موضوع به دلایل مختلف صورت میگرفت؛ اما در مواقعی سهلانگاری برخی از سران نظامی و تمایلات شخصی آنها بود. از جمله این اشخاص میتوان به ارتشبد طوفانیان اشاره کرد که با تصمیم شخصی خود منجربه لغو یک قرارداد شد و از این جهت خسارات سنگینی به ...
یکی از مسائل و ویژگیهای سیاسی در ساختار حکومت شاه، انتصابهای غیرمتقربه است. این نوع انتصاب که توسط شخص شاه انجام میشد و معمولا بدون مشورت با مردم و یا مشاوران سیاسی صورت میگرفت نقش مهمی بر افزایش قدرت شاه داشت
در دورانی که تحولات صنعتی در اروپا در حال وقوع بود، در ایران صفویان توانستند با پیروزی بر سایر قبایل به قدرت برسند. روی کار آمدن صفویان در ایران نیز گرچه ظاهرا به منزله تغییر قدرت سیاسی تلقی میشد اما با سایر تغییرات متفاوت بود. زیرا صفویان علاوه بر آنکه توانستند یک حکومت متمرکز به وجود آورند، ایدئولوژی واحدی را نیز پذیرفتند
در دهه 1350 شمسی قیمت نفت ایران به یکباره افزایش یافت. شاه و سیاستمداران تابع او این وضعیت را به عنوان بهترین فرصت جهت ساخت تمدن بزرگ یافتند. آنها این مسیر را بسیار آسان میدیدند و تصور میکردند با اتکا به درآمدهای نفتی میتوان به راحتی از پس اجرای پروژههای بزرگ برآمد
شاه در وایل دهه 1340 برنامههایی را تحت عنوان اصلاحات اجتماعی آغاز کرد. برنامههای اجتماعی شاه حاوی اصلاحات متعددی بود. شاه امیدوار بود از طریق این برنامهها برخی از اهداف و اصلاحات اجتماعی موردنظر خود را محقق کند. اما برخلاف تصورات شاه، برنامهها و اصلاحات او به منجربه پیدایش بحرانهای متعددی شد.
در جریان اشغال ایران توسط نیروهای شوروی در زمان جنگ جهانی دوم، قوامالسلطنه جهت حل این موضوع به شوروی سفر کرد. این قضیه با اتفاقات پیشهوری و خطر جدا شدن آذربایجان از ایران همراه بود. قوام در این سفر با بسیاری از سیاستمداران شوروی از جمله مولوتف به مذاکره پرداخت. مولوتف دیدگاههای خاصی در رابطه با این وضعیت داشت
ارتش شاهنشاهی نهادی کاملا دور از جامعه بود. آنچه که باعث شده بود تا ارتش و جامعه کاملا دور و متمایز از هم باشند سیاستهای خاص شاه بود. با این حال در سالهای آخر حکومت پهلوی برخی ازنیروهای ارتش فرصت همسوئی با جامعه را در قالب سپاه دانش یافتند. هر چند این آشنائی هیچگاه ثمره سیاسی خاصی برای جامعه نداشت
در اوایل دهه 1350 قیمت نفت افزایش سرسام آوری پیدا کرد. این وضعیت باعث شد تا شاه اتکای بیش از حدی به نفت داشته باشد. اتکا به نفت آثار سوئی را بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور داشت
روابط در درون حکومت پهلوی بر اساس رابطه بود و افراد به واسطه آشنایی با یکدیگر، حامی هم و نیز فسادهای یکدیگر بودند. از این رو در بسیاری از موارد افراد به اشکال مختلف دست به فساد میزدند اما هیچ مرجعی جهت رسیدگی به فسادها وجود نداشت. نمونهای از این نوع رابطه را میتوان در لژ فراماسونری و در ارتباط با شریف امامی مشاهده کرد.
روابط هند شرقی تنها به هند محدود نبود بلکه این شرکت استعمارگر به مرور با سایر کشورها از جمله ایران نیز وارد رابطه شد و به فعالیتهای استعماری پرداخت. اولین بار شرکت هند شرقی انگلیس در زمان شاه اسماعیل وارد رابطه با ایران شد
گروههای چپگرا انتظارات خاصی از روحانیون علما داشتند. آنها با آنکه میدانستند سهم روحانیون در پیروزی انقلاب پررنگتر و بیشتر از سهم آنهاست؛ اما انتظار داشتند هیچ سهمی در اداره حکومت نداشته باشند و در مقابل اداره حکمت تمام در دست خود آنها باشد.
عراق بعد از آنکه به استقلال رسید و به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد، اختلافاتی با ایران پیدا کرد. در واقع عراق که ماحصل تقسیمات قدرتهای استعماری بود، بدون توجه به مسائل قومیتی و مذهبی تشکیل شد و بنابراین از همان ابتدا با چالشهای قومیتی- مذهبی، اختلافاتی با کشورهای همسایه پیدا کرد.
یکی از نمودهای تعارضات فرهنگی حکومت پهلوی، خودکمبینی در برابر بیگانگان بود. این موضع به خودی خود صدها مشکل دیگر را برای حکومت پیش آورده بود و باعث شده بود تا تصورات مردم نسبت به حکومت توام با بدبینی و نفرت باشد