حادثه 29 بهمن تبریز که در چهلمین روز شهدای قیام خونین شهر قم به وقوع پیوست، از روزهای ماندگار انقلاب اسلامی ایران به شمار می رود. دو روز پس از انتشار مقاله «ایران و ارتجاع سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات که در آن به امام خمینی توهین شده بود، در 19 دی 1356، مردم و طلبه های علوم دینی در قم دست به تظاهرات زدند.
با ورود امام به کشور، میلیونها نفر از مردم از سراسر کشور به استقبال او رفتند. سیل جمعیت به اندازهای بود که برخی صحبت از احتمال درگیریها با خشونت بالا میدادند. اما برخلاف تصورات پیش آمده سیل عظیم جمعیت نه تنها هیچگونه درگیری به وجود نیاورد؛ بلکه جمعیت به صورت منظم از امام استقبال نمودند.
با توجه به تشدید بحران سیاسی حکومت پهلوی، آمریکا بتدریج اقدام به خروج شهروندان خود از ایران نمود. این اقدام حکایت از آن داشت که اولاً این کشور به عمق بحران سیاسی پی برده است و ثانیاً آمریکا متوجه تنفر مردم ایران نسبت به خود شده بود.
شاه برای آنکه تحزبگرایی در حکومت خود را ثابت نماید، با توسل به اقدامات دروغین و ظاهری همچون ایجاد شعبههای حزبی در شهرها و استانهای مختلف، وانمود میکرد که این احزاب طرفداران زیادی دارد و مورد استقبال مردم است. اگرچه واقعیت چیز دیگری بود و این احزاب جایگاهی در میان مردم نداشتند و به عدم مشروعیت حکومت دامن می زدند
امام بعد از ورود خود به ایران در 12 بهمن 1357، موضع کلی خود در رابطه با شاه و آمریکا را به وضوح نشان داد. صحبتهای امام در آن روز حکایت از عدم تمایل ایشان به ارتباط با آمریکا و نیز حذف کامل حکومت پهلوی داشت.
تلاوت قرآن محمد اصفهانی هنگام ورود امام خمینی ۱۲بهمن ۵۷ انجام شد که تیم برگزار کننده ی مراسم استقبال از امام آقای محمد اصفهانی را از دبستان علوی برای این قرائت در فرودگاه مهرآباد انتخاب کرد.
قمرالملوک امیرسلیمانی معروف به ملکه توران دختر عیسیخان مجدالسلطنه و نوه مهدیقلیخان مجدالدوله، از دودمان قاجار، در سن ۱۹ سالگی همسر سوم رضا شاه پهلوی سردارسپه شد، ولی اندکی پس از تولد شاهپور غلامرضا پهلوی، در سال ۱۳۰۲ ه. ش (قبل از تاجگذاری) از وی جدا شد.
بی سوادی و خودکامگی رضاخان در امور کشور باعث ایجاد مشکلاتی شده بود. یکی از این موارد را در لغو امتیاز «ویلیام دارسی» یک سرمایه گذار انگلیسی ایران می توان جستجو کرد. دارسی در زمان قاجار در سودای پیدا کردن نفت سرمایه گذاری را با بهای اندک انجام داد اما در انتها این سرمایه گذاری نه به سود وی و نه حکومت ایران بلکه به سود انگلیسیها تمام شد.
بختیار بعد از آنکه به نخستوزیری رسید، بر این باور بود که میتواند قدرت را به طور کامل قبضه کند. او شناخت درستی از تحولات انقلاب و نفوذ امام در میان مردم نداشت. از این رو وی با طرح تدابیر و نقشههای سیاسی آینده حکومت خود را ترسیم میکرد.
با پیروزی انقلاب مشروطه، شمار زیادی از زنان ایرانی دوشبهدوش مردان در فعالیتهای مشروطهخواهی شرکت کردند، ضمن اینکه به ایجاد انجمنها و جمعیتهای مخصوص بانوان مبادرت ورزیدند. این در حالی بود که اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه، فضای مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی زنان نبود. از اینرو غالب این اقدامات مخفیانه صورت میگرفت.
روابط شخصی، رقابتها و فرهنگ اخلاقی ناسالم، یکی از عوامل توقف و پسرفت کارها در دوره پهلوی بود. بر این اساس، گاه برخی از مسئولین در رقابتی سیاسی، مشکلات اخلاقی را وارد مسائل اقتصادی و سیاسی کرده و با دسیسهگری یا خرابکاری مانع از پیشرفت در آن امور میشدند.
بعد از خروشان شدن امواج انقلاب مردمی، شاه دست به برخی از اقدامات شتابزده و نمایشی زد تا رضایت مردم را جلب نماید. یکی از این اقدامات عجیب شاه در این راستا، دستگیری و زندانی نمودن برخی از اعضای حکومتی بود که به نوعی مورد نفرت مردم هم قرار داشتند.
دایره مخالفان و ویژگیهای آنان از نظر ساواک کاملاً متفاوت از واقعیات بود. ساواک مخالفان دربار و مسئولین را به خوبی زیر نظر داشت. در مواردی رقبای احزاب نیز به خوبی شناسایی میشدند و اگر لازم میشد صدای برخی از مخالفان خاموش میشد.
ساخت قدرت سیاسی دوران محمدرضا پهلوی به منظومه ای شباهت داشت که هسته مرکزی آن را شاه تشکیل می داد . خاندان سلطنتی نخبگان درباری، نخبگان تکنوکراتیک و بوروکراتیک، نخبگان نظامی و اقتصادی و نخبگان پارلمانی بر اساس این منظومه به دور مدار سلطنتی در گردش بودند.
اختلافات میان اعضای حکومتی به خصوص افرادی که در هرم قدرت قرار داشتند، یکی از موضوعات مهمی است که معمولاً کمتر بدان پرداخته شده است. حس حسادت و رقابت برای نزدیکی هر چه تمامتر به رأس قدرت مهمترین عامل این اختلافات بود.
در دوره رضا شاه تشکیلات نظامی تحت عناوین مختلف در سرتاسر کشور به وجود آمد. یکی از این تشکیلات، امنیه کل مملکتی بود که توسط احمد امیراحمدی پایهریزی شد و هدف آن ایجاد امنیت در سرتاسر کشور و مقابله با مخالفان حکومت بود.
مینی برای آنکه اقدامات خود را پیش ببرد دست به اقدامات متعددی زد که برخی از آنها به قیمت پایان یافتن کار او تمام شد. او در این مسیر دست به برخی از اقدامات غیرقانونی نیز زد و همین موضوع، بهانه لازم برای مخالفان او از جمله شاه و سلطنتطلبان را فراهم نمود.
از زمان کشف نفت در مسجد سلیمان ایران درآمدهای مربوط به امتیازهای نفتی از منابع مهم درآمدی دولت ایران به شمار می رفت. درآمد مربوط به حق امتیاز نفت که در سال ۱۲۹۰ مبلغ ناچیزی بود؛ در سال ۱۳۰۱-۱۳۰۰ به رقمی معادل ۵۸۳۹۶۰ پوند رسید.
فریدون جم از مهره های اساسی و نزدیک رضاخان و حکومت محمدرضا شاه پهلوی بود اما به یکباره با وجود اینکه مدارج عالی ارتش را تا درجه ارتشبدی سپری کرد و به عنوان رئیس ستاد گماشته شد برکنار و به عنوان سفیر به مادرید فرستاده شد. درباره برکناری وی سخنان زیادی گفته شده است.