راه را نـشان می دهم و به آن هـا مـی گـويم کـه اگـر نمی توانيد دسـتی را در آفـريقای سياه ببريد، پس ببوسيد
در زمينه سـياست خـارجي شاه خود را نه تنها صاحب نظـر، بلکه برتر از رهبران سياسي بسياری از کشورها می دانست . با آنکه شـاه بـه مـسائل ديپلماتيـک علاقه مند بود، آگاهی او از رويدادهای جهانی بيشتر محدود بـه گـزارش نـمايندگان سياسي ايران و اخبار رسانه های بـين المـللـی بــود و اعتقـادی بـه ايـن نداشـت کـه وقـايع نخـست از سـوی کارشناسان امر بررسي و گزينه های ممکن به او پيـشنهاد شـود. علی رغم این اطلاعات محدود، شاه ایران به عنوان رهبر بزرگ دنیا، سفارشات و توصیه های متعددی به دولتها و سیاستمداران مختلف جهت حل و فصل به اصطلاح بحرانهای بین المللی و داخلی کشورها ارائه میداد.
برای نمونـه ٣ فـروردين ١٣٥٥ شـاه طــی مــذاکره بـا نلـسون راکفلر، سفير امريکا، در ايران به او مي گويد، براي ريشه کن کـردن نفـوذ شـوروی در آفريقـاي سياه ، بايد امريکا از سـياه پوسـتان طـرفداری کند. اين نکته موردتوجه راکفلر قرار گرفت و فردای آن روز علم به شـاه مي گويد «هميشه شاهنشاه چنان مسائل بزرگی را عنوان می فرمايند که طرف قدرت نفس کشيدن نمی کند، فـرمودند، آخـر راه را نـشان می دهم و به آن هـا مـی گـويم کـه اگـر نمی توانيد دسـتی را در آفـريقای سياه ببريد، پس ببوسيد».
منبع: گفتگوهای من با شاه: خاطرات محرمانۀ امیر اسد اللّه علم،گـروه مترجمان، تهران، انتشارات طرح نو،1371، صص ٢٢-٢١